كارهاى [به خاكسپارى ]پدرش را انجام داد و سپس باز گشت .
امام رضا عليه السلام به او فرمود : «آن كس كه به على بن الحسين عليه السلام امكان آمدن به كربلا و به عهده گرفتن كارهاى پدرش را داد ، همو به صاحب اين امر (امامت) امكان مىدهد كه به بغداد بيايد و كار پدرش را به عهده گيرد و باز گردد ، در حالى كه در بند و در اسارت هم نيست» .۱
۵۴۰.بصائر الدرجات - به نقل از قاسم بن يحيى ، از يكى از شيعيان ، از امام صادق عليه السلام - : هنگام قبض روح پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، جبرئيل با فرشتگان و «روح» - كه با او در شب قدر فرود مىآمدند - ، به زمين آمدند .
ديده امير مؤمنان عليه السلام گشوده شد و آنان را از انتهاى آسمانها تا زمين ديد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را همراه او غسل مىدهند و همراهش بر او نماز مىخوانند و برايش قبر مىكَنند و به خدا سوگند ، جز آنان ، كسى براى او قبر نكَند ، تا آن جا كه چون در قبرش نهاده شد ، با كسى كه به درون قبر رفت ، رفتند و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سخن گفت و گوش امير مؤمنان عليه السلام نيز باز شد و شنيد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سفارش وى را به آنان مىكند و به گريه فتاد . و شنيد كه آنان مىگويند : از هيچ تلاشى فروگذار نمىكنيم و پس از تو ، او (على) همراه و يار ما خواهد بود و پس از اين بار ، ديگر ما را به چشم نمىبيند .
تا آن كه امير مؤمنان عليه السلام در گذشت و حسن عليه السلام و حسين عليه السلام ، همان چيزهايى را كه