673
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

كردند و شاميان ، پيروزى را به يزيد، تبريك گفتند .۱

۴۹۶.تذكرة الخواصّ : يزيد ، ابن زياد را خواست و اموال فراوان و تحفه‏هاى بزرگى به او بخشيد و او را به خود نزديك كرد و جايگاهش را بالا برد . او را نزد همسران خويش برد و نديم خود ، قرار داد . شبى مست كرد و به آوازه‏خوان گفت : بخوان ! و خود به بداهه چنين سرود :


به من شرابى بنوشان كه دلم را سيراب كند .سپس پيمانه را كج كن و مانند آن را به ابن زياد بنوشان ؛
همان كسى كه امانتدار و رازدار من‏و استوار كننده جنگ و غنيمت من‏
و قاتل آن شورشگر ، يعنى حسين‏و هلاك كننده دشمنان و حسودان است .۲

۴۹۷.مروج الذهب : پس از شهادت حسين عليه السلام ، روزى يزيد در مجلس شرابش نشسته بود و در حالى كه ابن زياد نيز در سمت راستش بود ، رو به ساقى‏اش كرد و گفت :


شرابى به من بنوشان كه تا مغز و استخوانم را سيراب كند .آن گاه كج كن و مانندش را به ابن زياد بنوشان ؛
همان كسى كه امانتدار و رازدار من‏و استوار كننده جنگ و غنيمت من است .

1.فَلَمّا قَدِموا عَلَيهِ [أي عَلى‏ يَزيدَ لَعنَةُ اللَّهِ عَلَيهِ‏] جَمَعَ مَن كانَ بِحَضرَتِهِ مِن أهلِ الشّامِ ، ثُمَّ أدخَلوهُم ، فَهَنَّؤُوهُ بِالفَتحِ ۴۹۸ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۹۰ ، تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۲۹) .

2.إنَّهُ [أي يَزيدَ] استَدعَى ابنَ زِيادٍ إلَيهِ ، وأعطاهُ أموالاً كَثيرَةً ، وتُحَفاً عَظيمَةً ، وقَرَّبَ مَجلِسَهُ ، ورَفَعَ مَنزِلَتَهُ ، وأدخَلَهُ عَلى‏ نِسائِهِ ، وجَعَلَهُ نَديمَهُ ، وسَكِرَ لَيلَةً ، وقالَ لِلمُغَنّي غَنِّ ، ثُمَّ قالَ يَزيدُ بَديهِيّاً : اِسقِني شَربَةً تُرَوّي فُؤادي‏ ثُمَّ مِل فَاسقِ مِثلَهَا ابنَ زِيادِصاحِبَ السِّرِّ وَالأَمانَةِ عِندي‏ ولِتَسديدِ مَغنَمي وجِهادي‏قاتِلَ الخارِجِيِّ أعني حُسَيناً ومُبيدَ الأَعداءِ وَالحُسّادِ ۴۹۹ (تذكرة الخواصّ : ص ۲۹۰) .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
672

۱ / ۴

آتش زدن خيمه‏ها

۴۹۳.الملهوف : دخترى از سوى خيمه‏هاى حسين عليه السلام آمد و مردى به او گفت : اى بنده خدا ! سَرورت كشته شد .
دخترك گفت : صيحه‏زنان ، به سوى بانوانم دويدم و آنان نيز رو به رويم ايستادند و فرياد كشيدند ... .
راوى مى‏گويد : آن گاه ، زنان را از خيمه‏ها بيرون راندند و خيمه‏ها را آتش زدند . زنان ، سر و پا برهنه و غارتْ شده و گريان ، بيرون دويدند و همچون اسيرانِ در بند ، راه سپردند .۱

۴۹۴.مثير الأحزان : دخترانِ سَرور پيامبران و نور چشم زهرا ، سرْبرهنه، نوحه‏خوان و ناله‏زنان ، بيرون آمدند . آنان بر جوانان و پيرانِ از دست رفته ، گريه و زارى مى‏كردند و از خيمه‏هاى در حالِ سوختن ، مى‏گريختند .۲

۱ / ۵

شادى يزيد و اُمويان‏

۴۹۵.تاريخ الطبرى - به نقل از عمّار دهنى ، از امام باقر عليه السلام ، در باره روانه كردن اهل بيت به سوى شام به دستور عبيد اللَّه بن زياد - : هنگامى كه اهل بيت نزد يزيد رفتند ، يزيد - كه لعنت خدا بر او باد - شاميان را در مجلس خود ، گرد آورد . آن گاه ، اهل بيت را وارد

1.وجاءَت جارِيَةٌ مِن ناحِيَةِ خِيَمِ الحُسَينِ عليه السلام ، فَقالَ لَها رَجُلٌ : يا أمَةَ اللَّهِ ، إنَّ سَيِّدَكِ قُتِلَ . قالَتِ الجارِيَةُ : فَأَسرَعتُ إلى‏ سَيِّداتي وأنَا أصيحُ ، فَقُمنَ في وَجهي وصِحنَ ... . قالَ الرّاوي : ثُمَّ أخرَجُوا النِّساءَ مِنَ الخَيمَةِ ، وأشعَلوا فيهَا النّارَ ، فَخَرَجنَ حَواسِرَ مُسَلَّباتٍ حافِياتٍ باكِياتٍ ، يَمشينَ سَبايا في أسرِ الذِّلَّةِ ۴۹۶ (الملهوف : ص ۱۸۰ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۵۸) .

2.خَرَجَ بَناتُ سَيِّدِ الأَنبِياءِ وقُرَّةِ عَينِ الزَّهراءِ ، حاسِراتٍ مُبدِياتٍ لِلنِّياحَةِ وَالعَويلِ ، يَندُبنَ عَلَى الشَّبابِ وَالكُهولِ ، واُضرِمَتِ النّارُ فِي الفُسطاطِ فَخَرَجنَ هارِباتٍ ۴۹۷ (مثير الأحزان : ص ۷۷) .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41867
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به