141
گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام

در روز عاشورا و در معابر ، فرا خواند۱ و بدين سان ، عزادارى رسميت يافت . يك دهه بعد ، فاطميان نيز در مصر چنين كردند .

پس از فرمان معزّ الدوله، عزادارى در بغداد ، به صورت آيينى رسمى در آمد كه همه‏ساله ، در هر كوى و برزن ، با حضور شيعيان ، انجام مى‏گرفت .۲ جامعه اهل سنّت ساكن در مركز خلافت ، اين جريان را خوش نمى‏داشتند . از اين رو ، گاه درگيرى‏هايى به وجود مى‏آمد .

عزادارى در مصر

با استقرار دولت فاطميان - چنان كه گذشت - گروهى از شيعيان، در روز عاشورا بر مزار دو امام‏زاده آن ديار ، يعنى امّ كلثوم و نفيسه ، اقامه عزا مى‏كردند كه پس از مدّتى در داخل شهر قاهره و در مشهد الحسين عليه السلام ، اين جريان را ادامه دادند و در اين حكومت ، عزادارى ، شكل حكومتى يافت و با تشريفات ، انجام مى‏شد كه چگونگى آن ، در منابع تاريخى آمده است . در اين دولت ، همچنين گاه بنا به دلايلى ، عزادارى به

1.مورّخان در رخدادهاى سال ۳۵۲ ق ، آورده‏اند كه در دهم محرّم اين سال ، معزّ الدوله دستور داد كه مردم مغازه‏هايشان را ببندند و بازارها و داد و ستد را تعطيل كنند ، نوحه سر دهند و لباس‏هاى پشمين بپوشند و زنان ، با موى پريشان و صورت سياه و گريبان چاك‏زده ، نوحه‏كنان در شهر بچرخند و براى مصيبت امام حسين عليه السلام ، بر صورتشان بزنند . مردم نيز چنين كردند و از آن جا كه حاكم با آنان بود و جمعيت شيعه بسيار بود ، اهل سنّت نتوانستند از آن جلوگيرى كنند (الكامل فى التاريخ : ج ۵ ص ۳۳۱) .

2.در المنتظم (ج ۱۴ ص ۲۱۰) در يادكرد رويداد سال ۳۶۱ ق ، آمده است : مراسمى كه در هر عاشورا برپا مى‏شد از قبيل : بستن بازارها و تعطيلى داد و ستد و آويختن پارچه سياه ، در بغداد اجرا مى‏شد . در البداية و النهاية (ج ۸ ص ۲۰۲) نيز آمده است : رافضى‏ها در دولت آل بويه ، زياده‏روى كردند و در حدود سال ۴۰۰ ، در روز عاشورا در شهرهايى مانند بغداد ، طبل‏ها به صدا در مى‏آمد و در كوچه و بازار ، خاكستر و كاه مى‏پاشيدند و بر درِ مغازه‏ها پارچه سياه مى‏آويختند و مردم ، اندوهناك و گريان ، ظاهر مى‏شدند و بسيارى از مردم براى همراهى و همدلى با حسين - كه تشنه كشته شد - ، آب نمى‏نوشيدند و زن‏ها صورت‏هايشان را باز مى‏كردند و نوحه‏سرايى مى‏نمودند و به سينه و صورت مى‏كوبيدند و پابرهنه در كوچه و بازار راه مى‏افتادند .


گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
140

بزرگواران، رابطه با ايشان ، بسيار اندك و ناچيز بوده است . بنا بر اين ، روشن است كه در باره موضوعِ «عزادارى عاشورا» نبايد انعكاسى آن‏چنانى از كلام و سيره آنان در تاريخْ باقى باشد، بويژه در روزگار متوكّل كه خفقان عمومى و خصوصاً سختگيرى در باره رفتن به كربلا و زيارت قبر مطهّر سيّد الشهدا عليه السلام به اوج مى‏رسد.
با اين همه ، به نظر مى‏رسد كه شيعيان ، با توجّه به تربيتى كه در اين زمينه در محضر امامان عليهم السلام يافته بودند ، سوگوارى بر ابا عبد اللَّه الحسين عليه السلام را جدّى گرفته و در منازل و محافل خود - همان گونه كه در زمان امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام انجام مى‏گرفت - ، به آن پرداخته‏اند ؛ امّا مخفيكارى آنان از يك سو ، و سانسور خبرىِ حكومت از سوى ديگر، مانع از انعكاس اين محافل در منابع تاريخى شده است .

مرحله چهارم : رسمى شدن عزادارى محرّم در سده‏هاى چهارم و پنجم هجرى‏

در آغاز سده چهارم هجرى، حكومت آل بويِه‏۱ در ايران و حكومت فاطميان‏۲ در شمال افريقا شكل گرفتند و اندك اندك ، بر قلمرو خود افزودند . در نيمه دوم سده چهارم ، ايران (بجز مناطق شرقى آن) و مركز عراق ، در اختيار دولت آل بويه بود و شمالِ شرق افريقا، مصر، شام و فلسطين نيز در اختيار فاطميان قرار داشت . در سال ۳۵۲ ق ، معزّ الدوله ديلمى ، حاكم بويه‏اى بغداد ، با فرمانى ، مردم را به اقامه عزادارى

1.زادگاه دولتْ‏مردانِ آل بويه ، منطقه ديلم ايران (در گيلان امروز) بود. اين منطقه و مناطق پيرامونى آن ، چون طبرستان ، از گذشته جزو مناطق شيعه‏نشين به شمار مى‏آمدند ، بويژه كه مدّتى نيز حكومت علويان را تجربه كرده بودند. از اين روست كه آنان به «ديلمى» نيز مشهورند ، همان گونه كه به داشتن مذهب تشيّع ، شهره اند .

2.تلاش‏هاى داعيان اسماعيلى ، در سال ۲۹۶ ق، به ثمر رسيد و عبيد اللَّه مهدى ، توانست دولت معروف به «فاطميان» را با گرايش شيعه اسماعيلى ، در مغرب ، پايه‏ريزى و تأسيس كند . خلأ دولتى مقتدر در مصر ، زمينه استيلاى فاطميان را بر اين ديار ، در سال ۳۶۲ ق ، فراهم كرد و آنان مركز خلافت خود را به فُسطاط مصر منتقل كردند . اين دولت به مرور ، بر قلمرو خود افزود و شام و حجاز را نيز تصرّف كرد . دوران حكومت فاطميان ، بيش از دو قرن طول كشيد و با مرگ العاضد ، آخرين خليفه فاطمى ، در سال ۵۶۸ ق ، به پايان رسيد .

  • نام منبع :
    گزيده شهادت نامه امام حسين عليه السّلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏ شهرى، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41217
صفحه از 1088
پرینت  ارسال به