بى حيايى نيست . گاهى مى تواند محصول كم رويى باشد . حيا ، مرز عفّت است و كم رويى و بى حيايى ، هر دو منشأ بى عفّتى اند .
به هر حال ، هر موردى كه فرد ، راضى به امرى نباشد ، ولى نتواند «نه» بگويد ، نشانه كم رويى اوست . كم رويى ، عامل كم جرئتى و بى جرئتى است و همين امر ، طمع سودجويان را سبب مى گردد . امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد :
ناتوانى ، دشمنان را به طمع مى اندازد . ۱
افراد كم رو بهترين طمعه براى انسان هاى سودجو و فرصت طلب هستند؛ زيرا با كمى پُررويى ، همراه با وارد كردن فشار روانى ، مى توانند آنها را به تسليم وا دارند و به اهداف خود ، دست يابند .
دو : ناتوانى پنهان
گفتيم كه ضعف و ناتوانى انسان ، گاهى عريانْ نمايان مى شود و گاهى پنهان ، و گفتيم كه نقاب ضعف ، تكبّر و غرور انسان است . تكبّر ، يك شيوه دفاعى براى تحت الشعاع قرار دادن ضعف و ناتوانى است . در اين حالت ، ارزيابى فرد از نيك و بد ، و زشت و زيبا ، تغيير مى كند و امورى را براى خود به عنوان هويت و حرمت ، تعريف مى كند كه در واقع ، چنين كاركردى ندارند . اين امر ، سبب مى شود كه فرد متكبّر ، شأنى فراتر از آنچه حقيقتا دارد ، براى خود ، قائل شود و بر همين اساس ، برخى كارها را براى خود ، ننگ دانسته ، از انجام دادن آنها شرم كند و برخى امور را شايسته مقام و منزلت خود بداند و انجام نشدن آنها را نشانه حرمت شكنى و بى احترامى ارزيابى كند . در اين جا ، به نمونه هايى از رفتارهاى اين گروه ، اشاره مى گردد :