بخش ديگرى از دشوارى ، شايد به دليل نداشتن مهارت در تسليت گفتن باشد . تسليت گويى در چنين موقعيت هايى ، خود ، نيازمند داشتن يك مهارت است . و همين امر ، موجب ترس فرد كم رو مى گردد . او نگران است كه نكند اشتباه كند يا به اصطلاح ، تُپق بزند و يا سخنى بگويد كه مايه آبروريزى گردد . به همين جهت ، در اين گونه موارد ، از شيوه پنهان سازى استفاده مى كند و با روبه رو نساختن خود با صاحبان عزا ، صورت مسئله را پاك مى كند .
۵ . گاهى كم رويى ، حق طلبى انسان را تحت تأثير خود قرار مى دهد . كسانى كه ضعيف اند و توان روحى مناسبى ندارند ، از مطالبه حقّ خود ، صرف نظر مى كنند . ممكن است كسى از شخص ديگرى طلبكار باشد و شخص بدهكار ، فراموش كرده باشد . در اين جا بايد وى را آگاه ساخت و حقّ خود را طلب كرد . افراد كم رو از اظهار چنين خواسته اى عاجزند . اين ناتوانى ، هنگامى كه حقّ فرد ، ناچيز به حساب آيد ، بيشتر مى شود . اگر مطالبه فرد ، زياد باشد ، ممكن است زياد بودن خسارتى كه به وى وارد مى شود ، او را وادار نمايد تا نسبت به گرفتن حقّ خود ، اقدام كند ؛ امّا اگر اين حق ، ناچيز باشد ، عامل محرّك تضعيف و كم رويى ، تقويت مى شود و فرد از مطالبه حقّ خود ، باز مى ماند ؛ اين در حالى است كه مطالبه حق ، موضوع حيا نيست ؛ زيرا كار قبيحى به شمار نمى آيد . لذا امام على عليه السلام در زمره امورى كه نبايد موضوع حيا قرار گيرند ، از مطالبه حق نام برده است ، هر چند اندك باشند . ۱
۶ . گاهى انسان در زندگى گرفتار مى شود و به شدّت ، نيازمند مى گردد . يكى از راه هاى برطرف كردن مشكل ، آگاه ساختن برادران ايمانى است . اين كار ، غير از گدايى كردن است . گدايى كردن ، يك حرفه براى افراد ناتوان