87
غنچه هاي شرم

كنيم ، گذر از آن ، پُررويى و بى شرمى است و عقب ماندن از آن ، كم رويى و خجالتى بودن .
آنچه به وسيله شرع و عرف مشخّص مى شود ، مرز انسانيت انسان است . اگر از آن بگذرد ، بى شرمى است و اگر كوتاه بيايد و عقب بنشيند ، كم رويى است . كم رو ، انسان ناتوانى است كه دست از مرزهاى فرهنگى و عقيدتى خود مى كشد و به ديگران اجازه مى دهد تا عقايد خود را به وى تحميل كنند .

نقش نوع ناظر در كم رويى

قوام هر حيايى (چه مثبت و چه منفى) بسته به حضور ناظران و درك نظارت آنان توسط فرد كم روست . اين نكته را در بحث حيا نيز يادآور شديم . آنچه در اين جا بايد بدان اشاره كرد ، اين است كه در صورتى يك حضور و نظارت به حياى منفى و كم رويى منجر مى شود كه ميان فعل نيك و باورهاى حاضران و ناظران ، اختلاف وجود داشته باشد . اگر كسى بخواهد كار مثبتى انجام دهد و هيچ كس حضور نداشته باشد و يا اگر حضور دارد ، موافق انجام دادن آن كار باشد ، در چنين فرضى ، كم رويى شكل نمى گيرد . وقتى كم رويى شكل مى گيرد كه اولاً كسانى حضور داشته باشند و يا دستِ كم ، تصوّر شود كه وجود دارند ؛ ثانيا از ديدگاه آنان ، فعل مورد نظر ، قبيح شمرده شود و يا دستِ كم ، تصوّر شود كه انجام دادن اين كار نزد آنان ، قبيح است .
قبيح بودن كار نزد ناظران ، فشار سنگينى را بر فرد وارد مى سازد . اين يك اصل است كه حضور موافقان يك كار ، فضايى را ايجاد مى كند كه به تسهيل كار مى انجامد و حضور مخالفان ، سبب ايجاد مانع مى گردد . به همين جهت ، كسى كه اهل عبادت است ، در جمع عبادت كنندگان ، به راحتى وظايف عبادى خود را انجام مى دهد ؛ امّا ممكن است براى انجام دادن همين كار در جمع افرادى كه موافق آن نيستند ، با مشكل روبه رو شود و يا كار ، به سختى


غنچه هاي شرم
86

خوشايند ديگران مى كند ، نتوانسته است مصلحت خود را به درستى تشخيص دهد و اين ، يعنى جهالت و نابخردى .

۲ . ناتوانى

يكى از ريشه هاى كم رويى ، ضعف و ناتوانى است . حضرت على عليه السلام در اين باره مى فرمايد :
هر چيزى آفتى دارد و آفت حيا ، ناتوانى است . ۱
حيا ، يك ويژگى روانى و يك عامل بازدارنده و تنظيم كننده رفتار است . مثبت يا منفى بودن اين عامل ، بسته به اين است كه در اختيار چه كسى باشد .
اگر اين ويژگى ، در اختيار انسان قدرتمندى باشد كه از نفسى قوى و مقاوم برخوردار است ، يك ارزش محسوب مى شود و به عاملى براى جلوگيرى از ارتكاب زشتى ها تبديل مى شود ؛ امّا اگر اين امكان ، در اختيار انسان ناتوانى باشد كه از نفسى ضعيف و عاجز برخوردار است ، كاركرد منفى خواهد داشت و به عاملى براى ارتكاب زشتى ها و جلوگيرى از پاكى ها و خوبى ها تبديل مى شود .
بنا بر اين ، اگر حيا در كنار ناتوانى قرار گيرد ، كم رويى توليد مى شود . رسول خدا در اين باره مى فرمايد :
حيا بر دو گونه است : يكى [ حياى] ضعف است و ديگرى [ حياى] قدرت و اسلام و ايمان . ۲
ضعف نفس و ناتوانى انسان ، عامل تسليم شدن و كوتاه آمدن است و انسان كم رو در برابر نفى و اعتراض ديگران ، كوتاه مى آيد و عقب نشينى مى كند و تسليم خواسته آنان مى شود . اگر حيا را به عنوان نقطه ميانى فرض

1.كنزالعمّال ، ج ۱۶ ، ص ۲۰۴ (ح ۴۴۲۲۶) .

2.الخصال ، ج ۱ ، ص ۵۵ (ح ۷۶) ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۲۴۲ .

  • نام منبع :
    غنچه هاي شرم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3493
صفحه از 143
پرینت  ارسال به