كسب منفعت است . اين نوع رابطه ، هنگام تطميع شدن ، فراخوانى مى شود و هدف آن ، رسيدن به خواسته ها و آرزوهاست و تا وقتى پايدار است كه خواسته هاى فرد ، تأمين شود .
الگوى سوم ارتباط ، الگوى حياست . اين الگو ، مبتنى بر حرمت و كرامت انسان ها بوده ، بر پايه احترام و تكريم آنان استوار است . در اين الگو ، نه ترس از ديگرى وجود دارد و نه طمع به وى ؛ بلكه آنچه وجود دارد ، شرم و حياست . در رابطه مبتنى بر حيا ، اگر هيچ تهديدى وجود نداشته باشد و هيچ تطميعى در كار نباشد ، باز هم ارتباط صميمانه و محترمانه اى وجود دارد و فرد از انجام دادن آنچه نازيباست ، شرم كرده ، دست مى كشد . در چنين جامعه اى ، دوستى ها صميمانه و پايدار ، كريمانه و محترمانه است . در هر شرايطى ، حرمت و احترام ميان افراد وجود دارد و شرم و حياى موجود ، هر زشتى اى را مى زدايد و هر زيبايى اى را به ارمغان مى آورد .
حيا و بُعد شنيدارى جامعه
يكى از ابعاد جامعه ، بُعد صوتى (سمعى / شنيدارى) آن است . اگر حيا در جامعه اى حاكميت يابد ، بدون ترديد ، بر بُعد شنيدارى آن جامعه تأثير مى گذارد و قبيح صوتى را از اين قلمرو دور ساخته ، جامه اى از زيبايى ، پاكى و لطافت بر آن مى پوشانَد . در اين قلمرو ، دو محور عمده وجود دارد : يكى توليد صوت و ديگرى مصرف صوت . در نتيجه ، قبيح در قلمرو صوت ، يا به توليد آن است و يا به مصرف آن . در بحث توليد صوت ، سخن از زبان و گفتار انسان از يك سو ، و رسانه هاى صوتى از سوى ديگر به ميان مى آيد و در بحث مصرف ، سخن از قدرت شنوايى انسان است و بر همين اساس ، حيا نيز دو قِسم است : شرم گفتارى و شرم شنيدارى .