ميان اهل ايمان است . اسلام ، همه اهل ايمان را «برادر» يكديگر خوانده است . رسول خدا ، وقتى نخستين شهر اسلامى را بنياد نهاد ، ميان اهل ايمان ، پيمان برادرى برقرار نمود . يثرب ، پس از ورود رسول خدا ، به شهر ديگرى تبديل شد و تركيب جمعيتى آن تغيير كرد . بخشى از ساكنان اين شهر جديد را «مهاجران» تشكيل مى دادند . پديده مهاجرت ، هميشه براى شهرها يك فاجعه خوانده شده است . غالبا مهاجران از آن جا كه در محيطى غير بومى قرار گرفته و گم نام اند ، بيشتر به فساد ، و بزه روى مى آورند ؛ امّا اين اتفاق در شهر مدينه رخ نداد . زيرا ميان تمام شهروندان ، چه مهاجر و چه انصار ، پيوند برادرى برقرار شد . با اين پيوند ، گروه مهاجر در بدنه اصلى شهر (يعنى انصار) ادغام شدند .
ـ آشنا براى نظارت هاى نامحسوس
به خوبى روشن است كه در برابر اين نظارت هاى نامحسوس ، گم نامى وجود ندارد . بنا بر اين ، «توجّه كردن» و «توجّه دادن» به اين بخش از نظارت ها مى تواند به سالم سازى شهرها و مهاجرت ها و مسافرت ها بينجامد . توجّه به ناظران نامحسوس و مقدّس ، حياى فرد را بر مى انگيزد و در اين صورت ، همان گونه كه در خلوت ، خود را تنها نمى ديد ، در غربت نيز خود را گم نام نخواهد دانست . بنا بر اين ، تعميق باورهاى دينى و ايمان به خدا و شناخت واقعيت هاى هستى و درك نظارت هاى نامحسوس و مقدّسى كه وجود دارند ، عامل مهمّى در الگوى شهرنشينى اسلامى است كه نتيجه آن ، حفظ فرهنگ حياست و حفظ اين فرهنگ ، موجب مصونيت قلمرو گم نامى و ناشناختگى مى گردد .