۲ . گستاخى و بى باكى
فرد بى حيا ، هيچ ارزشى براى حضور و نظارت ديگران ، قائل نيست و هيچ پروايى از ديده شدن ندارد و لذا با گستاخى تمام ، در حضور ديگران ، به رفتار زشت ، اقدام مى كند . اين گونه افراد ، هرگز به جهت آنچه انجام مى دهند ، دچار اضطراب نمى شوند .
۳ . راضى بودن
ويژگى ديگر افراد گستاخ ، «رضايت» آنان از انجام دادن فعل قبيح است . افراد عادى شايد مرتكب فعل قبيح شوند ؛ امّا معمولاً از انجام دادن آن ، اظهار رضايت نمى كنند . رضايت از كار ناشايست ، ويژه افراد بى حياست . اينان ، نه تنها از آنچه كرده اند و مى كنند ، متأثّر و شرمنده نمى شوند ، بلكه نسبت به آن ، راضى اند . به همين جهت ، در احاديث ، رضايت از گناه ، بزرگ تر از خودِ گناه دانسته شده است . ۱ ممكن است يك رفتار زشت ، در اثر بى توجّهى و غفلت و لغزش شخص صورت گيرد ؛ امّا رضايت از آن ، نشانه بى اهمّيت بودن آن كار نزد وى است .
۴ . خرسند بودن
ويژگى ديگر افراد بى حيا ، خرسند بودن آنان از انجام دادن كار ناشايست است . افراد بى حيا ، نه تنها از كارى كه انجام مى دهند ، ناراحت نيستند ، بلكه از انجام دادن آن ، خرسندند . خرسندى از انجام دادن فعل قبيح ، ويژگى افراد بى حياست . انجام دادن گناه ، زشت است و خرسند بودن از آن ، زشت تر . اگر كسى مرتكب خطا شود ، ولى از آن خرسند نباشد ، شايد بى حيا نباشد ؛ امّا كسى كه مرتكب خطا مى شود و از آنچه انجام داده ، خرسند نيز است ، اين