این سؤال همچنان باقی میماند که چنین دیدگاههایی تا چه اندازه واقعاً نماینده[[ی دیدگاه شیعیان]] است. ظاهراً بازنشر مستمر این اخبارِ « نَزَلَ جِبریل... هکَذا» مؤید یکی از نتایج یک پژوهش جدید درباره تاریخ نزاع اصولی/اخباری در تشیع است که میگوید نگاشتههای اشخاصی مانند مفید، مرتضی و طوسی که اصولیان آنان را بنیانگذاران مکاتبشان میدانند، و همگی در آثار خود قاطعانه در جانبداری از پذیرش مصحف عثمانی استدلال کردهاند، [[تنها]] حاکی از سازش با شرایط تاریخیِ متغیر از لحاظ دینی سیاسی است.۱ پیشنهاد میشود که این تحلیل ادامه یابد تا با پژوهشهای مستمر در باب تشیع، خصوصاً در دوره کمترشناختهشده بین قرنهای سیزدهم تا شانزدهم، تقویت شود.
البته، پیش از این هم اذعان شده بود که موضعگیری در مورد مسئله تَحریف، وابسته به شرایط تاریخی بوده است.۲ بااینحال، اذعان به این نکته اهمیت دارد که نشر مستمر این اَخبار نشان میدهد که بحث بر سر موضوعات خاصی در مشاجرات اصولی/اَخباری هنوز هم در جریان است. بنابراین، یکی از بایستهها پژوهشِ درزمانیِ عمیقی در باب تمامی توضیحات تفسیری مختلف بر این بخش از کافی است. تا آن زمان، به نظر میرسد [[باید بپذیریم]] که این سخن کاملاً صحیح نیست که شیعیان هرگز نتوانستهاند بین خودشان بر سر جایگاه قرآن به توافق برسند؛ بلکه توصیف دقیقتر این است که: شیعیان قرآن را ناقص و در عین حال بیاشتباه میدانند: بیاشتباه برای مقاصد فِقهی، و در عین حال ناقص در جایگاه راهنمایی روشن برای بازشناسی جایگاه وَلایَة و حاملان آن.۳
1.. ”این تحولات اعتقادی و عملی، در مجموع از یک دگرگونی مهم و، در مواردی نیز، از تغییر تمامعیار گرایشهای غالبِ عموماً ضدخردگرایانه، فردمدارانه، غیراقتدارگرایانه و غیرسازشکارانۀ اَخباریّۀ امامی حکایت دارد که نمونۀ آن را هم در کافی و هم در [مَن لایَحضُرُهُ] الفَقیه [نوشتۀ صَدوق، ابن بابویه] میبینیم" (Newman, ۱:۱۹۶) [[با توجه به اینکه نقل قول نویسنده از نیومن دقیق نبود، این ترجمه بر اساس متن اصلی نیومن بازنویسی شد؛ هرچند آن متن اصلی هم خالی از اشتباه نیست (و.)]].
2.. Kohlberg, ۲۱۹ [[ب.ت: کلبرگ، نکاتی]].
3.انتساب چنین عقیدهای به کل جامعۀ شیعه شتابزده و غیرعلمی است. چنانکه کلبرگ در همان مقالۀ مورد استناد نویسنده نشان داده، بسیاری از عالمان شیعه قرآن را کامل و بدون کم و زیاد دانسته و به آن تصریح کردهاند.