۱۱۰۶/۱۶۹۴) نگاشته شده، و مطالبی مقدماتی همانند صافی دارد و، علاوه بر اخبار دیگری که در صافی یافت نمیشوند، حاوی بسیاری از همان احادیثی است که برای آيات متناظر در آن تفسیرِ معروفتر نقل میشوند.
نویسنده برای هر آیه یا هر گروهی از آيات، مجموعهای از اخبار مربوطه را از پیامبر[[ص]] یا امامان[[ع]] فهرست میکند.۱ این تفسیر با چند خبر در ضدیت با تفسیر بِالرأي، و اخبار دیگری آغاز میشود که تأکید دارند تنها پیامبر[[ص]] و امامان[[ع]] قادر به تفسیر قرآن بودهاند. ”خدا به پیامبر متن لفظی ( تنزیل) را یاد داد و او نیز تفسیر ( تأویل) آن را به علی تعلیم داد."۲ نویسنده این اثر ابراز تأسف میکند که به رغم چنین سخنانی، وی در عصر خود افرادی را مشاهده میکند که بر تفسیر قرآن بدون مراجعه به امامان اصرار دارند، و به عنوان نمونه آثار زَمَخشری (د. ۵۳۹/۱۱۴۴) و بَیضاوی (د. ۶۸۵/۱۲۸۶) را نام میبرد.۳
به هر حال، بَحرانی (یا محقق اثر وی) به هیچ وجه نمیکوشد تا مطالب شیعی را، که همانند آنچه در کافی مشاهده میکنیم به همراه اِسناد کامل نقل میشوند، از آیه ۲۳ سوره ۲ (بقره) متمایز کند.۴ بَحرانی با آیه ۵۹ از سوره ۲ (بقره) به منزله بخشی از یک واحد تفسیری قرآنی برخورد میکند که مشتمل بر تمامی آیات ۵۸ تا ۶۲ از سوره بقره است. در توضیح این واحد، یازده خَبَر با طولهای متفاوت نقل میشود، که دومین فقره از آنها همان نمونه B است که در بالا گذشت.۵ در اینجا، همانند نور، مطالب شیعی به منزله بخشهای مکمل متن قرآن آورده شدهاند. علاوه بر این، پنجمین خبَر قرائتی مشابه، اما اِسنادی متفاوت دارد: عَن زَید الشِهام عَن صَفوان، عَن اَبي جَعفَر.۶ بَحرانی به منظور توضیح آخرین آیه، یعنی آیه ۹۰ سوره ۲ (بقره)،۷ اَخبار سهگانهای را مطرح میکند، که اولین مورد از آنها همان روایتی است که