آنها نداشت، چه اینکه بعد از غیبت آخرین امام دیگر وحی قرآنی در تقابل مستقیم با ولایت امام قرار نداشت. علاوه بر این عالمانی از سنخ شیخ مفید با اقتباس از روشهای معتزلی، دیگر نه به امام ملهم از جانب خداوند استناد میکردند، و نه منابع دانشهای کلامی و فقهی را منحصر به قرآن و سنت میدانستند. از کسانی که مصممتر از دیگران از این مشی دفاع میکرد شریف مرتضی (د. ۱۰۴۴م) از شاگردان شیخ مفید بود: از نظر او قرآن و سنت برای تشکیل اصول اسلام کافی نیستند، بلکه یک عقیده قبل از هر چیز میبایست مطابق معرفتی باشد که از عقل بشری برآید.۱ ازآنجاکه او قرآن را مبنای اولیه براهین دینی نمیدانست، مشکلی در تأیید تمامیت متن عثمانی نداشت.۲
با این وجود، موضع تعالیم امامیه نسبت به کلام عقلانی در طول تاریخ یکدست نبوده است، چه اینکه تا به امروز شخصیتهایی وجود داشتهاند که این روش عقلانی را در پیش نگرفتهاند. بیش از همه باید توجه داشت که پذیرش اراده آزاد انسانی از یک سو، و تصور برگزیدگی امامان و پیروان ایشان از سوی دیگر، سرانجام نمیتوانند با هم سازگار باشند. علاوه بر این، روشِ کلامِ عقلیِ مستقل در تضاد صریح با آموزه امامت است که میگوید امامان دارای حجیت و مُلهم از سوی خداوند هستند. هرچند که قرنها مکتب عقلگرا در میان امامیه غلبه داشته، با این وجود همواره کسانی در میان ایشان بودهاند که نظام کلام و فقه خود را فقط و فقط بر ولایت امامان استوار کردهاند؛ و علیالقاعده این گروه اغلب در تمامیت مصحف عثمانی تردید روا داشتهاند.۳
بنابر این در مقام جمعبندی میتوان گفت: هرچند که همواره کسانی از امامیه بوده و هستند که در اصالت و تمامیت مصحف موجود تردید کردهاند، از همان ابتدا اکثریت ایشان این قرآن را پذیرفتهاند. با این حال خط فاصل میان «موافقان» و «مخالفانِ» مصحف موجود ربط مستقیمی به موضع اخباری یا عقلگرایی آنها ندارد. چنانکه در مجموعه روایات کلینی، و حتی در نظام کلامی شیخ مفید، دیدیم ممکن است در خلال نوشتجات یک عالم هم تعابیر متناقضی یافت شود. منشأ تضادی که در پس این اظهارات جریان داشت عبارت است
1.. Vgl. M. McDermott, Theology, ۳۷۳[[ب.ت: مکدرموت، اندیشهها، ص۴۹۲]].
2.. Vgl. Kohlberg, Some notes, ۲۱۷ [[ب.ت: کلبرگ، نکاتی]].
3.. Ibid. B. T. Lawson, "Note”, ۲۸۸-۲۹۳ [[ب.ت: همین کتاب، صص۸۹-۹۵]].