27
قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی

و دست‌کم برخی از ایشان بر این باورند که تحریف‌هایی در بخش‌هایی از قرآن، یا به عبارت دیگر تحریف به نقصان، به دست عاملان عثمان اتفاق افتاده است. پس عجیب نیست که این برداشت در ذهن اهل سنت، و در پی ایشان بسیاری از محققان غربیِ چون نولدکه، شوالی۱ و گلتسیهر۲، شکل گرفته باشد که همه شیعیان، از جمله امامیه، اصولا بخش‌هایی از قرآن را محرَّف می‌دانند و رد می‌کنند. اینکه این گونه نگاه‌ها به مسائلْ خیلی کلی و غیر پویا است را می‌توان در آثار محققان متعددی در مجموعه‌ای از مقالات منتشرشده از سال ۱۹۶۱ به بعد ملاحظه کرد.۳۴ اثبات شده که در طی رشد کلام امامیه میان عالمان دینی سرانجام نظریه‌ای که تنها تغییرات ناچیز در متن قرآن را می‌پذیرفت یا حتی متن موجود را کاملا اصیل قلمداد می‌کرد، بر کرسی نشست.

1.. Theodor Nöldeke, Geschichte des Qorāns, bearbeitet von Friedrich Schwally, II, Leipzig ۱۹۱۹, ۹۳.

2.. Ignaz Goldziher, Die Richtungen der islamischen Koranauslegung, Leiden ۱۹۲۰, ۲۷۰
[[ب.ت: گلدزیهر، گرایش‌ها]].

3.. Daud Rahbar, "The relation of Shīʿa theology to the Qurʾān”, Muslim World, ۵۱ (۱۹۶۱), ۹۲-۹۸, ۲۱۱-۲۱۶; ۵۲ (۱۹۶۲), ۱۷-۲۱, ۱۲۴-۱۲۸. Abdoljavad Falaturi, „Die Zwölfer-Schia aus der Sicht eines Schiiten: Probleme ihrer Untersuchung", in: Festschrift Werner Caskel, Leiden ۱۹۶۸, ۶۲-۹۵. Joseph Eliash, "The Shiʿite Qurʾān: A reconsideration of Goldziher’s interpretation”, Arabica, ۱۶ (۱۹۶۹), ۱۵-۲۴ [[ب.ت: همین کتاب، ص۶۷]].
Etan Kohlberg, "Some notes on the imāmite attitude to the Qurʾān” in Islamic Philosophy and The Classical Tradition (Festschrift Richard Walzer), ed. Samuel M. Stern, Albert Hourani und Vivian Brown, Oxford, ۱۹۷۲, ۲۰۹-۲۲۴ [[ب.ت: کلبرگ، نکاتی]].
از پژوهش‌های جدید در این زمینه نیز موارد زیر در خور ذکرند:
Meir M. Bar-Asher, "Variant readings and additions of the Imāmi-Šīʿa to the Quran”, IOS, ۱۳, ۱۹۹۳, ۳۹-۷۴.
مقالۀ فوق مقایسه‌ای دقیق و بسیار کارآمد میان متن رایج و قرائت‌های امامی است [[ب.ت:همین کتاب،ص۱۰۱]].
Hossein Modarressi, "Early debates on the integrity of the Qurʾān”, Studia Islamica., ۷۷, ۱۹۹۳, ۵-۳۹.
مقالۀ فوق کنکاشی عمدتا معطوف به گردآورندگان قرآن و تحریرهای نخستین آن است که اطلاعاتی بسیار مفید در بر دارد، اما نتیجه‌گیری جسورانه‌ای دارد. [[ب.ت: مدرسی، ستیزه‌ها]].
B. Todd Lawson, "Note for the study of a Shīʿī Qurʾān", JSS, ۳۶, (۱۹۹۱), ۲۷۹-۲۹۵.
مقالۀ بالا ابتدا به بررسی پیشینۀ پژوهش در این موضوع، و سپس به تفاسیر شیعی‌ای می‌پردازد که قائل به تغییر در متن عثمانی بوده‌اند [[ب.ت: همین کتاب، ص۷۹]].

4.باید توجه داشت که از میان مقالات مورد ارجاع در پاورقی ۶، مقالات داوود رهبر هم با همان نگاه جانبدارانه و غیرعلمی رایج در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به نگارش درآمده‌اند؛ با این تفاوت که حجم بی‌دقتی‌ها و اشکالات تاریخی در مقالات رهبر به مراتب بیشتر است.


قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
26

این سوء ظن را تأیید می‌کنند، چه اینکه طبق آنها علی[[ع]] نخستین کسی بود که آیات وحی را گردآوری نمود، اما دیگر صحابه‌ آن را ردّ کردند.۱ سرانجام اینکه این برخورد سردِ شیعیان با قرآن دلیل دیگری هم داشت، و آن اینکه [[ایشان معتقد بودند]] شخص امامان منبع الهام الهی یا حتی صاحب وحی هستند، به این ترتیب آنها نسبت به اهل سنت راحت‌تر می‌توانستند از یک متن معتبر صرف نظر کنند؛ درحالی‌که برای اهل سنت توسل به فره نبوی محمد[[ص]]، و لذا عمدتا به وحی قرآنی، تنها راه وصول به وحی الهی بود.

از این جهت، یکی از پیامدهای قطعی آن عبارت بود از اینکه شیعیانِ میانه‌رو، که از میان آنها شیعه دوازده امامی یا امامیه ظهور کرد، انگاره نامخلوق بودن قرآن را کنار نهادند۲ و برخلاف اکثر اهل سنت ارزش دینی کمی برای این موضوع قائل شدند.۳ با توجه به تلقی‌ای که از امام به عنوان موجودی فرا  انسانی وجود داشت نظریه نامخلوق بودن قرآن سرانجام در اوج تقابل با آموزه شیعیِ امامت قرار گرفت. بنابراین محتمل است که پاره‌ای از شیعیان به این احساس رسیده باشند که قرآن بیش از آنکه تشکیل‌دهنده بنیان دینی اهل سنت باشد، ابزار قدرت آنان است. آیا موضوع قرآن بر سر نیزه کردن سربازان معاویه در جنگ با علی[[ع]] به عنوان یک حیله جنگی نمی‌تواند در راستای این هدف بوده باشد؟[۴]

آنچه در اینجا طرح شد، متضمن دلالت‌هایی منفی است؛ هرچند به‌راحتی نمی‌توان گفت که شیعیان قرآن را کاملا رد کرده‌اند،۵ اما حتی گروه‌های میانه‌رویی چون امامیه هم همواره تردید خود را نسبت به اصالتِ کاملِ متنِ قرآنی که به دست ما رسیده اعلام داشته‌اند

1.. برای مثال ن.ک: ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، تص. ادوارد زاخاو (Eduard Sachau)، لیدن، ۱۹۰۴ به‌بعد، ج۲، ص۳۳۸.

2.دربارۀ اعتقاد شیعه به مخلوق نبودن قرآن، به معنای عاری بودن آن از دروغ، ن.ک: همین کتاب، ص۷۵.

3.. این دیدگاه که سخن خدا ــ و بنابراین قرآن ــ زمانمند و مخلوق است، پیش‌تر به عنوان یکی از آموزه‌های اصلی امامان هم منتقل شده بود. ن.ک: نگاشتۀ دیگری از همین نویسنده با عنوان: میان کاریزما و عقل، تحولات در کلام امامیۀ نخستین:
Paul Sander, Zwischen Charisma und Ratio. Entwicklungen in der frühen imāmitischen Theologie, Berlin, ۱۹۹۴, ۱۳۸.

4.*] به عبارتی این حادثه می‌تواند مؤیدی بر استفادۀ ابزاری از قرآن توسط دشمنان اهل بیت باشد. (م.)

5.. اهل سنت با اغراق ناشی از فضای جدلی شیعیان را متهم می‌کنند که معتقدند قرآن به خاطر نقص‌هایی که بدان راه یافته ارزش دینی ندارد. هدف از این سخنان بی‌اعتبار کردن سایر عقاید شیعی بوده است. در این رابطه ن.ک: عبد القاهر بغدادی، کتاب الفرق بین الفرق، تص. محمد بدر، قاهره، ۱۹۱۰، ص۳۱۵.

  • نام منبع :
    قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    سيّد محمد علي طباطبايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9333
صفحه از 311
پرینت  ارسال به