187
قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی

سیاسی‌اش، کشف الاسرار، در جملاتی خلفای اول و جنایت‌شان علیه قرآن را به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهد و آشکارا از امکان حذف نام امامان از قرآن توسط آنان و به دلایل سیاسی سخن می‌گوید.۱ ظاهراً خود خمینی این جمله را از چاپ‌های بعدی کتاب حذف کرد؛ اما این دقیقا همان چیزی بود که مخالفان انقلاب ایران انتظارش را می‌کشیدند: این دلیلی است بر اینکه عقیده به تحریف قرآن در میان علمای شیعه تا به امروز فراگیر بوده است و اینکه هر تلاشی برای رد تحریف صرفاً از روی تقیه بوده است.۲ تا به امروز، استناد به این متن خمینی همواره بزرگ‌ترین ایراد مطرح در این نزاع‌ها بوده است.۳

بخش عمده ردیه‌نویسان سنی نکات مناقشه‌برانگیز را بدون افزودن استدلال جدیدی تکرار می‌کنند. نویسندگان ساده‌گیرتر صرفاً به نقل منابع کلاسیک شیعه، درست مانند روش خطیب، و نوشته‌های ملل و نحل سنی دوران میانه مانند ابن حزم و یا ابن تیمیه اکتفا می‌کنند. می‌توان تلاش‌هایی برای نوشتن به روش «علمی» را هم مشاهده کرد که برای مثال به طبقه‌بندی و تحلیل مفصل آراء شیعیان معاصر می‌پردازند.۴ اما نتیجه همیشه یکی است: رد کامل و بی‌چون‌و‌چرای تشیع که ـ به نظر این نویسندگان ــ مهم‌ترین ویژگی‌هایشان تقیه و هویت ایرانی پیشااسلامی است و با تحریف متن قرآن در تدارک توطئه‌ای گسترده ضد اسلام‌اند. بدون تردید حسین نوری و کتابش فصل الخطاب در کانون این مجادلات قرار دارند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی، احسان الاهی ظهیر، نویسنده پاکستانی با گرایش‌های وهابی، کتابی منتشر کرد که در آن برای اولین بار یک بخش اساسی از کتاب نوری به صورت چاپی گزارش می‌شد. این بخش فصل دوازدهم کتاب نوری بود که در آن شامل تمام منابع شیعی دال بر تحریف قرآن گرد آمده‌اند.۵

1.. خمینی، کشف الأسرار، صص۱۱۴-۱۲۰؛ قس:
V. Martin, "Religion and the State in Khumaynī’s Kashf al-asrār”, Bulletin of the School of Oriental and African Studies ۵۶/۱۹۹۳/۳۴-۴۵.

2.روشن است که نویسنده تنها با استناد به متون جدلی اهل سنت این اتهامات را مطرح می‌کند و خود سندی بر این ادعاها ندیده است؛ درحالی‌که آن متون ادعایی هم مبتنی بر ترجمه‌های مغلوط از متن کشف‌ الاسرار هستند و استناد به آنها از لحاظ علمی موجه نیست. برای اطلاعات بیشتر در پاسخ به این اتهامات و نیز آگاهی از دیدگاه امام خمینی دربارۀ سلامت قرآن از تحریف ن.ک: محمد بهرامی، «علوم قرآنی از دیدگاه امام خمینی»، پژوهش‌های قرآنی، پاییز و زمستان ۱۳۷۸، ش۱۹و۲۰، صص۱۰۱-۱۰۴؛ سید حیدر علوی‌نژاد، «امام خمینی، قرآن و تفسیر»، پژوهش‌های قرآنی، پاییز و زمستان ۱۳۷۸، ش۱۹و۲۰، صص۱۴۸-۱۴۹؛ علی نصیری، «ویژگی‌های قرآن از نگاه امام خمینی رحمه الله»، شیعه‌شناسی، تابستان ۱۳۸۵، ش۱۴، صص۸۶-۹۲.

3.. برای مثال ن.ک: افغانی، سراب، صص۳۵۵ به بعد؛ غریب، وجاء دور المجوس، صص۱۶۷-۱۷۲؛ هاشمی، عقائد الشیعة، صص۶۶-۶۷؛ عیص، الخمینی، صص۴۳ به بعد؛ ترکمانی، تعریف، صص۹۲-۹۳.

4.. نمونه‌های اخیر از نقدهای سنی: مال الله، الشیعة؛ نجرامی، الشیعة فی المیزان؛ نصیر الدین شاه، العقائد الشیعة؛ قفاری، اصول مذهب الشیعة.

5.. ظهیر، الشیعة والقرآن، صص۱۴۱-۳۴۴ (=فصل الخطاب، صص۲۳۸-۳۵۴).


قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
186

حتی از او هم قاطع‌تر است. بروجردی بدون هیچ ترسی این اعتقاد را که قرآن اصلی تا هنگام رجعت در آخرالزمان نزد مهدی محفوظ است، به سخره می‌گیرد. او در مضحک خواندن چنین اعتقادی هیچ تردیدی به خود راه نمی‌دهد، زیرا معتقد است این اعتقاد هیچ سازگاری‌ای با ابدی بودن کتاب خدا ندارد که باید همواره در دسترس مردم باشد، و نه در صندوقچه امام غایب.۱ او همه کتاب‌هایی را که در آنها امکان تحریف تأیید شده ـ از دبستان مذاهب تا احتجاج احمد بن علی طبرسی ــ را بدون هیچ تخصیص یا ابهامی رد می‌کند. بر خلاف خویی، بروجردی هیچ ابایی از آوردن نام حسین نوری ندارد؛ در واقع نقد فصل الخطاب نقشه راهنمای کتاب اوست.۲

بعد از حمله خطیب تمام تلاش عالمان شیعه برای جدا شدن از سنتِ [[قائل به تحریف]] کمابیش به شکست انجامید. از این پس، نظرات معتدل کسانی مانند محمد حسین طباطبائی که امکان تحریف را از منظر فلسفی رد می‌کند،۳ هیچ شانسی برای شنیده شدن در فضای ستیز فرقه‌ای ندارند؛ ستیزی که حاصل از شکست حرکت تقریب و موفقیت خیزش دوباره ردیه‌نویسی به دست خطیب بود.۴ جدل‌های میان‌فرقه‌ای پس از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی حتی شدت بیشتری یافتند. واکنش‌های مثبت اولیه، که گاهی حتی پرشور و مشتاقانه بود، خیلی زود جای خود را به دلسردی و سرخوردگی داد و کمی بعدتر، وقتی انقلاب «شیعی» شد و تئوری ولایت فقیه به عنوان نظام حکومتی تثبیت شد، همان تخاصم دیرین دوباره زنده شد. امروز دیگر نمی‌توان به صورت عملی برد ادبیات ردیه‌نویسی میان اهل سنت و شیعیان را پیش‌بینی کرد، ولی موضوع تحریف هیچ گاه به این اندازه در کانون منازعات نبوده‌ است.

آنچه وضع را بدتر می‌کند این است که چند نویسنده سنی کشف کرده‌اند که آیت الله خمینی یک بار به اختصار، اما به روشنی، به تحریف قرآن اشاره کرده است. او در اولین اثر

1.. همان، صص۸-۹.

2.. همان، صص۵۵، ۶۵، ۷۰، ۷۵، ۹۵، ۱۰۳ به بعد، ۱۲۴، ۱۳۴، ۱۴۲ به بعد.

3.. طباطبائی، المیزان، ج۱۲، صص۱۰۲-۱۳۱؛ دربارۀ نویسنده (د. ۱۹۸۱) ن.ک:
H. Dabashi, Theology of Discontent. The Ideological Foundations of the Islamic Revolution in Iran, New York ۱۹۹۳, ۲۷۳-۳۲۳.

4.. Brunner, Islamic Ecumenism, ۳۳۴-۳۳۷.

  • نام منبع :
    قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    سيّد محمد علي طباطبايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9072
صفحه از 311
پرینت  ارسال به