اتفاق افتاده است.۱
دو استاد برجسته فقه، که از تأثیرگذارترین عالمان شیعی در میانه قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم محسوب میشوند، در آثار فقهیشان به مسئله تحریف پرداختهاند. روش بسیار پیچیدهشان در بیان مسئله نشان از مشکلاتی دارد که با آن دست به گریبان بودند. مرتضی انصاری۲ (د. ۱۸۶۴م) و شاگردش آخوند ملا محمد کاظم خراسانی۳ (د. ۱۹۱۱م) به طور خاص به آیات الاحکام و پرسشی که ارتباط نزدیکی با آن دارد، پرداختهاند: آیا تحریف میتواند مانعی در فهم ظواهر آیات قرآن ایجاد کند؟ هر دو این استنتاج پرمخاطره را قاطعانه رد کردهاند؛ ولی معذب بودن آنها، که در سراسر متن موج می زند، از چشم خواننده پنهان نمیماند؛ به خصوص خراسانی که تلاش بسیار میکند که هراس خود را از تردیدی که در ابتدای متن بدان اشاره کرده، کمرنگ جلوه دهد؛ چون در آغاز پذیرفته بود که تحریف پدیدهای محتمل (غیر بعیدة) است. خراسانی تحریف را بهصراحت رد نمیکند و تلاش هم نمیکند که آن را بهکلی رد کند؛ در عوض معتقد است تا زمانی که ندانیم کدام کلمه تحریف شده است، با مشکلی مواجه نیستیم.
این بررسی کلی عالمانی که از دوره صفوی به بعد حامی ایده تحریف بودند به هیچ عنوان کامل نیست. میتوان نامهای دیگری را هم بدان افزود: محمد هادی طهرانی غروی (د. ۱۹۰۳م) بیش از هفتاد صفحه در تأیید تحریف نوشته است و درست در آخرین صفحه خیلی کوتاه و بدون هر گونه استدلال آن را رد کرده است،۴ و یا عالمان کمتر شناختهشدهای مانند
1.. نراقی، مناهج الأحکام، صص۱۵۲-۱۵۴؛ الذریعة، ج۲۲، صص۳۴۰-۳۴۱؛ تنکابنی، قصص العلماء، ص۱۴۳-۱۴۵؛ طبقات أعلام الشیعة، ج۲/۱، صص۱۱۶-۱۱۷؛ أعیان الشیعة، ج۳، صص۱۸۳-۱۸۴؛ EI² VII/ ۹۶۰-۶۱.
2.. أنصاری، فرائد الأصول، صص۳۷-۳۶؛ قس: الذریعة، ج۱۶، ص۱۳۲؛ أعیان، ج۱۰، ص۱۱۷-۱۱۹؛
Kohlberg : « Attitude », ۲۱۸; EI۲ S/۷۵-۷۷ ; EIr II/۱۰۲-۰۳; Litvak : Shiʿi Scholars, ۷۰sqq.; A.A. Sachedina : The Just Ruler (. . .) in Shi'ite Islam. The Comprehensive Authority of the Jurist in Imamite Jurisprudence, New York ۱۹۸۸, ۲۱۰-۱۵.
3.. خراساني، کفاية الأصول، صص۲۸۴-۲۸۵؛ أعیان الشیعة، ج۹، صص۵-۶؛ عبد الرحیم محمد علي، المصلح المجاهد الشیخ محمد کاظم الخراساني، نجف، ۱۹۷۲ (ص۱۱۷-۱۲۲ دربارۀ کفایة الأصول)؛
EIr I/۷۳۲-۳۵ ; EI² V/۶۱-۶۲ ; Litvak : Shiʿi Scholars, ۹۱-۹۲.
4.. طهرانی، محجة العلماء، صص۱۰۷-۱۷۸؛ قس: الذریعة، ج۲۰، ص۱۴۶-۱۴۷.