حدی با دیگری متفاوت است.۱
بنابراین عجیب نیست که این روند منجر به اتفاق نظر میان مسلمانان نشده باشد. بهویژه، فرَق شیعه، به رغم تنوع عقاید، با آن سازگار نیستند. نه نام علی[[ع]] و نه ذکری از انتصابش به عنوان جانشین معنوی محمد[[ص]]، و نه ذکری از امامان، در نسخه عثمانی نیامده است. بعضی از شیعیان از این موضوع نتیجه میگرفتند که جمعکنندگان قرآن آیات مربوط به این موضوعات را حذف کردهاند تا شیعیان را از حقوق مشروعشان برای رهبری جامعه محروم کنند. آنهایی که میانهروتر بودند سعی میکردند با ارائه تفسیرهای خاصی برای آیاتِ موجود این کمبود را جبران کنند. این هدف از طریق تفسیر تمثیلی و هرمنوتیک باطنی قرآن ـ به اصطلاح مفسران: تأویل ــ به دست میآید که برای کشف معانی پنهان قرآن استفاده میشود.۲ بدین ترتیب امکان یافتن اشاراتی در باب امامان و امامت ممکن میشود، بدون اینکه به نام آنان تصریح شده باشد. یکی از مشهورترین مثالها از این نوع تفسیر، ذیل آیه ۲۴ سوره ابراهیم دیده میشود: عبارت ”درختى پاک كه ريشهاش استوار و شاخههایش در آسمان است و در هر فصلی میوه فراوان دارد" را ناظر به علی[[ع]] و نوادگانش دانستهاند، و عبارت ”چون درختى ناپاک است كه از روى زمين كنده شده و قرارى ندارد" را ناظر به بنی امیه. علاوه بر همه اینها، عموما معتقدند علی[[ع]] قرآن را همراه پیامبر[[ص]] جمع و تدوین کرده است.
شیعیانِ دیگر گرایشهای تندروانهتری دارند. مؤلفان متقدم شیعه برای توجیه رویکرد خصمانهشان نسبت به متن موجود قرآن به احادیثی از امامان[[ع]] ارجاع میدهند. تعداد بسیار زیادی از این روایات از حذف کلمات خاصی سخن میگویند، که پربسامدترینشان في علي (درباره علی)، یا حتی في ولایة علي است: این آیات در شکل اصلیشان بهصراحت امام اول را معرفی میکردهاند. مشهورترین مثال آیه ۶۷ سوره بقره است که میگوید: ”اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن" (مائده۵: ۶۷). تنها لازم است که عبارت في علي را به عبارت يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ اضافه کنیم تا داماد