کامل از قرآن را حذف کردهاند. او بدون آنکه به محتوای آن سوره اشاره کند، آن را سورة الولایة مینامد که احتمالاً اشارهای است به جریان انتصاب علی[[ع]] به وسیله پیامبر[[ص]] در غدیر خم در بازگشت از زیارت [[خانه خدا]]. این اولین بار است که اتهام تحریف، فراتر از چند کلمه یا چند آیه، درباره یک سوره کامل با محتوایی ظاهرا شیعی مطرح میشود.۱ ۲
نیاز به گفتن نیست که این عبارات از دید مؤلفان سنی پنهان نمانده است. هرچند، واکنش آنان تضادی چشمگیر و نکتهدار با دیدگاههای شیعی دارد. این مجادله تناقضآمیز به نظر میرسد: هر چه دیدگاههای مختلف شیعیان بسط و تفصیل مییابد، اهل سنت دیدگاههای شیعی کمتری را در نظر میگیرند. به عبارت دیگر: هر چه آراء شیعیان [[در نقد تحریف]] فزونی یابد، مجادلهگران سنی کمتر آنها را میپذیرند. ابو الحسن اشعری (د. ۹۳۲م) که در زمانهاش بخش عمده عالمان شیعه موضوع تحریف را پذیرفته بودند، سه جریان را معرفی میکند. یک گروه وجود حذف در متن قرآن را میپذیرد، دیگری موافق وجود افزودههایی است، و یک گروه هم متشکل از امامیان متمایل به معتزله است که موضوع تحریف متنی در قرآن را رد میکردند.۳ ولی ابن حزم (د. ۱۰۵۴م[[۴۵۶ق]]) و ابو مظفر اسفرائنی (د. ۱۰۷۸-۱۰۷۹) بدون تمایزگذاری تصریح میکنند که همه جریانهای امامی بدون استثناء به تحریف نسخه رسمی، شامل اضافات و حذفیات، به دست بعضی از صحابه پیامبر[[ص]]، اعتقاد دارند. به نظر امامیان، این صحابه متونی را که در باب امامت علی[[ع]] بوده حذف کردهاند. خلاصه اینکه برای آنان متن جاافتاده عثمانی قابل اعتماد نبود.۴ سرانجام، جدلیِ پرتلاش ضد شیعی، ابن تیمیه (د. ۱۳۲۸م)، با نوشتن اثر معروفش منهاج السنة این مسیر را به نقطه اوجش رساند: ”یهود تورات را تحریف کردند و رافضيها (اصطلاح رایج اهل سنت برای اشاره به شیعیان) قرآن را."۵ بدون هیچ بحثی همان اتهام شیعیان به سنیان بهسادگی به سمت خودشان برگشت.
1.. قس: ادامۀ مقاله، پ. ۳۹ و ۴۱؛ برای اطلاعات بیشتر ن.ک: الذریعة، ج۱۹، ص۷۶؛
Amir-Moezzi : Le guide divin, ۲۲۵.
2.ازآنجاکه این ادعای ابنشهرآشوب در قرن ششم غیرمستند، بیسابقه و بسیار متأخر است و کسی از عالمان شیعه هم بدان توجهی نکرده است، ارزش استناد ندارد.
3.. أشعري، مقالات الإسلامیین، ص۴۷.
4.. Kohlberg :«Attitude», ۲۰۹ [[ب.ت: کلبرگ، نکاتی]]; Amir-Moezzi : Le guide divin, ۲۱۶-۱۷.
5.. ابن تیمیة، منهاج السنة، ج۱، ص۶.