151
قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی

گلتسیهر تبدیل به مراجع اصلی و تأثیرگذار در تکامل این دست پژوهش‌‌ها شدند. اما هر دو از موضع بی‌طرفی دور بودند: گلتسیهر در اثر بسیار مهمش گرایش‌های تفسیری در میان مسلمانان به نقل از همکار آلمانی‌اش، نولدکه، تفسیر شیعی را «بافته‌ای مفتضح از دروغ‌ها و نادانی‌ها» نامید.۱ سرانجام، در سال ۱۹۱۳، سنت کلر تیسدال در مجله جهان اسلام، مقاله «اضافات شیعی به قرآن» را منتشر کرد که درمیان آنها سوره‌ای به نام سورة الولایة هم وجود داشت که بسیار کوتاه‌تر از سورة النورین بود. سنت کلر تیسدال به منبع خود اشاره‌ای نمی‌کند، بلکه تنها از نسخه‌ای خطی سخن می‌گوید که ”گفته می‌شود حداقل ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال قدمت دارد." ۲ این نسخه خطی از کتابخانه‌ای به دست آمده بود که مسلمان اصالتاً هندی ثروتمندی پایه‌گذاری کرده بود، ولی به نامش اشاره‌ای نمی‌شود.۳

در سال‌های بعد، محققانی از جمله جوزف الیاش، اتان کلبرگ و محمدعلی امیرمعزی این ادعاهای خام را به شکلی قانع‌کننده تصحیح کردند.۴ این آثار عمدتاً به قرون اولیه تشیع

1.. «Ein elendes Gewebe von Lügen und Dummheiten», Die Richtungen der islamischen Koranauslegung, Leyde ۱۹۲۰, ۳۰۹ ; cf. Theodor Nöldeke et Friedrich Schwally : Geschichte des Qorans, Hildesheim ۱۹۶۱ (Leipzig ² ۱۹۱۹), II/۹۳-۱۱۲ ;
دربارۀ دبستان مذاهب، ن.ک ادامۀ مقاله، پ. ۳۶.

2.نویسنده به این نکتۀ مهم اشاره نکرده که از نظر تیسدال تمام این افزوده‌ها جعلی هستند و کسی از شیعیان آنها را به رسمیت نشناخته است. ن.ک: همین کتاب، ص۴۸.

3.. W. St. Clair Tisdall : «Shīʿah Additions to the Koran», The Moslem World ۳/۱۹۱۳/ ۲۲۷-۴۱ [[ب.ت: همین کتاب، صص۴۷ به بعد]].

4.. Joseph Eliash: «The ‘Shīʿite Qurʾān’ : A Reconsideration of Goldziher’s Interpretation», Arabica ۱۶/۱۹۶۹/۱۵-۲۴ [[ب.ت: همین کتاب، صص۶۷ به‌بعد]]; Etan Kohlberg: «Some Notes on the Imāmite Attitude to the Qurʾān», in: S.M. Stern et al. (eds.): Islamic Philosophy and the Classical Tradition, Festschrift Richard Walzer, London ۱۹۷۲, ۲۰۹-۲۴ [[ب.ت: کلبرگ، نکاتی]]; Mohammad Ali Amir-Moezzi : Le guide divin dans le shīʿisme originel : aux sources de l’ésotérisme en Islam, Paris-Lagrasse ۱۹۹۲, ۲۰۰-۲۷ ;
پاول زاندر در نتیجه‌گیری‌هایش بسیار محتاط است:
Paul Sander: «Koran oder Imām? Die Auffassung vom Koran im Rahmen der imāmitischen Glaubenslehren», Arabica ۴۷/۲۰۰۰/۴۲۰-۳۷ [[ب.ت: همین کتاب، صص۲۵ به بعد]];
مقالۀ محمد اسماعیل مارتْسینْکوفْسْکی مدافعه‌گرانه و پر از اشتباه است:
Muhammad Ismail Marcinkowski: «Some Reflections on Alleged Twelver Shīʿite Attitudes Toward the Integrity of the Qurʾān», Muslim World ۹۱/۲۰۰۱/۱۳۷-۵۳.


قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
150

اما در باب سنی‌ها، پل ریکاوت، کنسول بریتانیا در ازمیر از سال ۱۶۶۷ تا ۱۶۷۸، کسی است که دیدگاه مقامات عثمانی را به اروپاییان شناساند. او در تاریخ دولت کنونی امپراطوری عثمانی که نسخه اصل انگلیسی‌اش در سال ۱۶۶۸و ترجمه فرانسوی‌اش دو سال بعد منتشر شد، نوشته است:

ترکان نیز ایرانیان را متهم می‌کنند که قرآن را تحریف کرده‌اند و کلماتش را تغییر داده‌اند، و اعراب و نقطه‌های آن را جابه‌جا کرده‌اند. این باعث شده ‌است که معنا در جاهای متعددی مبهم و مشکوک شود. به همین دلیل است که تمام قرآن‌هایی که ما بعد از فتح بابِل [[=عراق]] از آنجا به قسطنطنیه بردیم در محلی در شبستان بزرگ قرار گرفت و خواندن آنها ممنوع شد، زیرا بسیار تحریف شده بودند.۱

به رغم این اشارات روشن از دوره صفویه، گارسن دُتاسی، میرزا کاظم بِگ و گوستاو وایل نخستین اسلام‌شناسان اروپایی بودند که از دهه ۱۸۴۰ به این موضوع پرداختند.۲ این محققان۳ با ارجاع به کتابی اسرارآمیز در هند به نام دبستان مذاهب معتقد بودند که یک سوره کامل شیعی به نام «سوره دو نور» (سورة النورین) وجود دارد که با تصریح به نام‌های محمد[[ص]] و علی[[ع]] دو نور معنوی به آنها نسبت می‌دهد. بعدتر، تئودور نولدکه و ایگناتس

1.. P. Rycaut : Histoire de l’état présent de l’Empire Ottoman (. . .), Paris ۱۶۷۰, ۳۸۱ ; cf. S. Anderson : An English Consul in Turkey. Paul Rycaut at Smyrna, ۱۶۶۷-۱۶۷۸, Oxford ۱۹۸۹,۴۰-۴۸ et ۲۹۴-۹۵;
ردپایی از این اتهام در «پیش‌گفتار» معروف ترجمۀ انگلیسی قرآن به قلم جرج سِیل هم دیده می‌شود: «سنی‌ها شیعیان را متهم به تحریف قرآن و بی‌اعتنایی به احکام آن می‌کنند. شیعیان نیز همین اتهام را به سنی‌ها می‌زنند»:
George Sale, The Koran ; Commonly Called, the Alcoran of Mohammed: Translated from the Original Arabic with Explanatory Notes (. . .) by George Sale, I-II, London ۱۸۲۵, Preliminary Discourse, ۱۳۶.

2.. M. Garcin de Tassy : « Chapitre Inconnu du Coran », Journal Asiatique, ۳ème série, ۱۳/۱۸۴۲/۴۳۱-۳۹ ; Mirzâ Alexandre Kazem-Beg : « Observations (. . .) sur le ‘Chapitre inconnu du Coran’ », ibid., ۴ème série ۲/۱۸۴۳/۳۷۳-۴۲۹ ; Gustav Weil : Historisch-kritische Einleitung in den Koran, Bielefeld ۱۸۴۴, ۴۴sqq. ;
همین‌ طور ن.ک:
Canon Sell : Studies in Islam, London, Madras ۱۹۲۸, ۲۴۶-۵۲.

3.باید توجه داشت که میرزا کاظم بگ بر خلاف دُتاسی در اصالت این افزوده‌ها تردیدهای جدی داشت.

  • نام منبع :
    قرآن‌شناسی امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    سيّد محمد علي طباطبايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9287
صفحه از 311
پرینت  ارسال به