73
قرآن کتاب اخلاق

نیستند و نباید برطرف شدن حوائج خود را از مجرای غیر طبیعی‌اش انتظار داشت. علامه طباطبایی در باره چنین انتظاری می‌نویسد:

انتظار برطرف شدن نیاز‌ها از راه غیر طبیعی‌ و خارق‌العاده صحیح نیست، و چنین توقعی بی‌جاست. چه طور ممکن است چنین امری روا باشد، با این که پیشوایان دینی: در بین مردم زندگی می‌کردند و امور خود را از مسیر طبیعی دنبال می‌کردند و در راه به دست آوردن خواسته‌های خویش همه ارکان وجود خود را به کار می‏گرفتند، و همه این‌ها سبب‌اند.

همچنین آنان اهل دعا بودند که البته در همین دعا کردن سبب‏های زیادی به کار گرفته می‌شود؛ سبب‌هایی چون قلب و زبان.

صاحب المیزان معتقد است:

انسان اگر از کار افتادن اسباب را خواستار باشد، مانند کسی است که از دیگری بخواهد چیزی به او بدهد، بی آن که از دست خود کمک بگیرد. به او بنگرد بی آن که از چشم کمک بگیرد یا به سخنانش گوش دهد بی آن که از گوش خود استفاده کند. این اعضا و جوارح، اسبابی هستند که خداوند برای همین امور به بندگانش عطا کرده است و همگی از نوع اسباب‌اند. پس انتظار انجام کارها بدون استفاده از ابزار و اسباب، خردمندی صاحب انتظار را زیر سؤال می‌برد. اما توجه تام به اسباب بدون در نظر گرفتن صاحب آن اسباب نیز خردمندی نیست؛ همانند کسی که تمام اعتمادش به دست صاحب دست باشد تا به سویش دراز شود، و چیزی به او بدهد، به چشم صاحب چشم باشد تا به او بنگرد اما به کلی از وجود صاحب دست و چشم غافل باشد، و او


قرآن کتاب اخلاق
72

پاسخ: این پرسش به اصل لزوم و فایده توکّل توجه دارد. بر اساس آموزه‌های دینی، اراده خداوند در دنیا بر این است که امور بر مجرای طبیعی و اسباب عادی خود انجام شود؛ یعنی خداوند نخواسته ‌است در انجام امور، پیوسته معجزه و امور خارق‌العاده را به نمایش بگذارد.۱ ازاین‌رو کسی که به خدا توکّل نکرده است، اگر اقدام‌هایش را به نحو مطلوب انجام دهد غالباً به نتیجه می‌رسد و گاهی نیز به نتیجه نمی‌رسد؛ زیرا اسباب امور تماماً در دست خدا و تحت اختیار و اراده اوست. همچنین گاهی از نتیجه به دست‌آمده راضی نیست. اما کسی که اهل توکّل است و در امور خویش به خالق خویش توکّل می‌کند، با فرض رعایت همه لوازم پیش‌گفته، اطمینان دارد که حتماً به نتیجه مطلوبی نایل می‌شود، از نتیجه به‌دست‌آمده ـ هر آنچه باشد ـ راضی و خشنود است و اگر احیاناً تلاش او نتیجه‌ای به دنبال نداشته باشد ناخشنود نمی‌شود؛ زیرا بر این باور است که خداوند مصلحت او را در واقع شدن آن هدف ندیده است و در هر صورت یعنی چه تلاش او به نتیجه برسد یا نرسد سعادت اخروی او بواسطه توکل به خدا آسیب نخواهد دید. چیزی که انسان‌های غیرمؤمن و غیرمتوکل بدان نخواهند رسید. بنابراین تقدیر الهی بر آن است که امور جز از راه اسبابش تحقق نیابد، اما نباید فراموش کرد که سببیّت سبب نیز از خداست.۲ نتیجه این باور این است که اعتماد به خدای سبب‌ساز بیش از اعتماد به سبب باشد. بنابراین اسباب بی‌اثر

1.عیون الحکم و المواعظ، ص۱۴۹: «إن الله سبحانه یجری الأمور علی ما یقتضیه لا علی ما ترضاه»؛ فی ظلال نهج البلاغه، ج۱، ص۳۷۱: «الإمام الصادق علیه السّلام: أبی اللَّه الا أن یجری الأمور علی أسبابها».

2.مراحل اخلاق در قرآن، ص۳۶۳.

  • نام منبع :
    قرآن کتاب اخلاق
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد تقي سبحاني نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59769
صفحه از 291
پرینت  ارسال به