بلکه مقصود آن است که سببِ واسطه را سبب تام نبیند و نقش پروردگار را به عنوان علت تامه و سببالاسباب نادیده نگیرد۱ و گمان نکند دست خدا بسته است و از جایگزین کردن یک سبب به جای سبب دیگر ناتوان است.
۳. باور به توانمندیهای خود (اعتماد به نفس)
یکی دیگر از لوازم عملی توکّل، شناسایی توانمندیهای خداداد خود و اعتماد به آن توانمندیها برای پیشرفت و نیل به اهداف است. بیتردید کسی که استعدادها و توانمندیهای خداداد خویش را نشناسد و بر آنها تکیه نکند، دچار ضعف نفس و حس خودکمبینی میشود و جرأت و جسارت ورود به هیچ کاری نخواهد داشت. البته همان گونه که اشاره شد، مراد از اعتماد به نفس، همان اعتماد به توانمندیهای خویش است با این نگاه که همه آن توانمندیها از سوی پروردگار عطا شده و انسان از خود هیچ ندارد؛ پس توانمندیهای او استقلالی نیست. این همان مفهوم عزّت است که خداوند در قرآن کریم عزّتجویان را به سوی خدا فرا میخواند و میفرماید: «کسی که خواهان عزّت است [باید از خدا بخواهد؛ چرا که] تمام عزّت از آن خداست».۲
بنابراین برای توکّل باید حرکت کرد و دست از تلاش بر نداشت آنگونه که امام صادق علیه السلام در توصیه به تلاش برای کسب روزی حلال و نهی از دست برداشتن از کار به بهانه عبادت و زهد و توکّل بر خدا فرموده است: «کسب روزیِ حلال را رها مکن؛ زیرا روزی حلال، تو را