65
قرآن کتاب اخلاق

در دینت بیشتر یاری می‌رساند، پس با توکّل زانوی اشتر ببند».۱

این اقدام عملی به معنای یقین به توانمندی‌های خویش و نادیده ‌گرفتن دست پروردگار در اعطای توانمندی‌ها و استعداد‌ها و امکانات، و نیز نادیده گرفتن اراده نافذ او در باز ستاندن همه آن مواهب خداداد نیست. همان گونه که گفتیم، انسان متوکّل باید بداند چه امکانات و مواهبی دارد و از آنان برای رسیدن به هدف بهره‌برداری کند، اما آنها را از خود نداند و خویشتن را به واسطه آن توانمندی‌ها که آن نیز از خداست بی‌نیاز از توکّل بر خدا نبیند و توانمند مطلق نیابد؛ چرا که این باور، یکی از بزرگ‌ترین دام‌های شیطان در مبتلا ساختن بنده به غرور و غفلت و خودبزرگ‌بینی است.۲ بر این اساس، آن کسی که بی‌نیازی می‌جوید و توانمندی مطلق و زوال‌ناپذیر می‌خواهد، راهی جز توکّل بر خدایی که بی‌نیاز و توانمند به مفهوم حقیقی کلمه است، برای خویش نمی‌یابد.۳ علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۱۲۹ سوره توبه به این نکته اشاره کرده، می‌گوید:

اگر خداوند فرمود (فَقُلْ حَسْبِی اللَّهُ) و نفرمود «فتوکّل علی اللَّه»، به این دلیل بود که رسول گرامی‌اش را ارشاد کند که باید توکلّش بر خدا، با یادآوری این حقایق همراه باشد که معنای حقیقت توکّل را روشن می‏سازد. عقیده درست این است که انسان به آنچه از

1.الأمالی، طوسی، ص۱۹۳، ح۳۲۶؛ منتخب میزان الحکمة، ج۲، ص۱۰۸۸، ح۶۷۱۸.

2.غرر الحکم، ح۲۶۷۸: امام علی علیه السّلام: «إیاک والثِّقَةَ بنَفسِک؛ فإنَّ ذلک مِن أکبَرِ مَصائدِ الشَّیطانِ؛ از اطمینان به خودت بپرهیز؛ زیرا که آن از بزرگ‌ترین دام‌های شیطان است».

3.الکافی، ج۲، ص۶۵، ح۳: امام صادق علیه السّلام: «إنّ الغِنی و العِزَّ یجُولانِ، فإذا ظَفِرا بمَوضِعِ التَّوکلِ أوطَنا؛ بی نیازی و عزّت در گردش اند و چون به جایگاه توکّل می‌رسند، در آن جا سکنا می‌گزینند».


قرآن کتاب اخلاق
64

بلکه مقصود آن است که سببِ واسطه‌ را سبب تام نبیند و نقش پروردگار را به عنوان علت تامه و سبب‌الاسباب نادیده نگیرد۱ و گمان نکند دست خدا بسته است و از جایگزین کردن یک سبب به جای سبب دیگر ناتوان است.

۳. باور به توانمندی‌های خود (اعتماد به نفس)

یکی دیگر از لوازم عملی توکّل، شناسایی توانمندی‌های خداداد خود و اعتماد به آن توانمندی‌ها برای پیشرفت و نیل به اهداف است. بی‌تردید کسی که استعداد‌ها و توانمندی‌های خداداد خویش را نشناسد و بر آنها تکیه نکند، دچار ضعف نفس و حس خودکم‌بینی می‌شود و جرأت و جسارت ورود به هیچ کاری نخواهد داشت. البته همان گونه که اشاره شد، مراد از اعتماد به نفس، همان اعتماد به توانمندی‌های خویش است با این نگاه که همه آن توانمندی‌ها از سوی پروردگار عطا شده و انسان از خود هیچ ندارد؛ پس توانمندی‌های او استقلالی نیست. این همان مفهوم عزّت است که خداوند در قرآن کریم عزّت‌جویان را به سوی خدا فرا می‌خواند و می‌فرماید: «کسی که خواهان عزّت است [باید از خدا بخواهد؛ چرا که] تمام عزّت از آن خداست».۲

بنابراین برای توکّل باید حرکت کرد و دست از تلاش بر نداشت آن‌گونه که امام صادق علیه السلام در توصیه به تلاش برای کسب روزی حلال و نهی از دست برداشتن از کار به بهانه عبادت و زهد و توکّل بر خدا فرموده است: «کسب روزیِ حلال را رها مکن؛ زیرا روزی حلال، تو را

1.ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۶۲؛ تفسیر تسنیم، ج۱۶، ص۱۷۶.

2.فاطر: ۱۰: (مَنْ کانَ یریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً).

  • نام منبع :
    قرآن کتاب اخلاق
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد تقي سبحاني نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59525
صفحه از 291
پرینت  ارسال به