کسی که نگاه صحیح به عالم آفرینش دارد، از بدبینی به آن در امان است، از زمانه خویش و حوادث و وقایعش برای تأمین سعادت خویش بهره میبرد، منفیبافی نمیکند و نشاط و امید خویش را از دست نمیدهد. در پایان، شعر امام هشتم به نقل از جد خویش ابوطالب، از نظر خوانندگان گرامی میگذرانیم:
یعِیبُ الناسُ کلُّهُمُ زَمانا و ما لِزَمانِنا عَیبٌ سِوانانَعِیبُ زَمانَنا و العَیبُ فِینا و لو نَطَقَ الزَّمانُ بِنا هَجاناو إنَّ الذِئبَ یترُک لَحمَ ذِئبٍ و یأکلُ بَعضُنا بَعضا عِیانالَبِسْنا لِلخداعِ مسوک طِیبٍ و وَیلٌ لِلغَرِیبِ إذا أتانا.۱
«تمام مردم از زمانه ایراد میگیرند حال آن که زمانه را عیبی جز ما نیست / ما از زمانه خود ایراد میگیریم حال آن که عیب در خود ماست و اگر زمانه زبان داشت ما را هجو میکرد / گرگ گوشت گرگ را نمیخورد ولی ما آشکارا یکدیگر را میخوریم / فریبکارانه پوستهای فریبا بر تن میکنیم و وای بر غریبی که نزد ما آید».
نتیجه آن که خوشگمانی و مثبتاندیشی، انسان را در امور خویش پیش میبرد و مودّت میآفریند اما گستره این سجیه اخلاقی شامل همه حوزههای رفتاری و هر کس که با او در ارتباط هست نمیشود.
بر اساس آنچه گذشت، انواع گمان یا ظن را به مفهوم حقیقی و احکام اخلاقی آن در شکل ذیل میتوان نمایش داد: