به نفس خود بدگمان است. ازاینرو پیوسته بر آن خُرده میگیرد و عملِ بیشتری از او میطلبد (راحتش نمیگذارد)».۱در حدیث دیگری میفرماید: «همانا نفس انسان، بسیار نیرنگباز است؛ اگر به آن اعتماد کنی، شیطان را مقتدای تو میگرداند تا مرتکب اعمال حرام شوی».۲
۳. خوشگمانی به همنوعان
بُعد سوم، خوشگمانی به همنوعان است و به اعتبار همنوعان تقسیم میشود که در ادامه به اختصار بیان میشود.
الف ـ حُسن ظن به مؤمنان
بی گمان اصل اولی در این حوزه ارتباطی، خوشگمانی است. در آموزههای اسلامی، حُسن ظن به مؤمنان اهمیت توصیفناشدنی دارد و در حفظ وحدت اجتماعی و ایجاد الفت و مهربانی در جامعه ایمانی نقش بسزایی دارد. میزان اهتمام آموزههای دینی، به جامعه و تحکیم پایههای آن بر همگان آشکار است و پرداختن به آن از موضوع این نوشتار خارج است.
به هر روی، در تعاملات اجتماعی مؤمنان، اصل اول، درستکاری است و پایه و اساس این اصل، خوشگمانی به آنان است. بنابراین تا زمانی که خلاف درستکاری ثابت نشده «اصالت الصحة» جاری است و جایی برای بدبینی و سوء ظن وجود ندارد. به این دلیل است که