237
قرآن کتاب اخلاق

(وَ ما اُبَرِّئُ نَفْسی‏ إِنَّ النَّفْسَ لَأمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلّا ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ).۱
من خود را تبرئه نمی‏کنم؛ زیرا که این نفس، پیوسته به گناه فرمان می‏دهد، مگر آن را که پروردگار رحم کند؛ که پروردگار من بخشنده و مهربان است.

اغلب مفسران در تفسیر عبارت (إِنَّ النَّفْسَ لَأمَّارَةٌ بِالسُّوءِ) بیان کرده‌اند نفس انسان به صورت طبیعی صاحب خود را به گناه و دنباله‌روی از لذات و شهوات فرا ‌می‌خواند. ازاین‌رو باید همواره به نفس خویش بدبین بود. کسی که به نفس خویش خوش‌بین بوده و مطمئن باشد که هرگز به گناه آلوده نمی‌شود و این اطمینان او را از ورود به محیط گناه و دوستی و ارتباط با گناه‌کاران باز ندارد، در حقیقت خود را در معرض هلاکت قرار داده است. این خطر بزرگ، موجب شده است تا پیشوایان معصوم علیه السلام همواره مؤمنان را به سوء ظن به نفس خویش فرا بخوانند. تعداد زیاد روایات در این موضوع، گواه ضرورت مراقبت از نفس و پرهیز از اطمینان به آن است. برای نمونه، از امام علی علیه السلام نقل است: «همانا نفس انسان، به بدی و فحشا فرمان می‌دهد؛ پس کسی که به آن اعتماد کند نفسش به او خیانت خواهد کرد، و کسی که از مراقبتش به خواب رود، نفس، او را هلاک می‌گرداند، و کسی که از نفس خویش خشنود شود، نفسش او را به اعمال زشت وا می‌دارد».۲و نیز در بیان دیگری می‌فرماید: «بدانید ای بندگان خدا! مؤمن شب را به روز و روز را به شب نمی‌رساند مگر آن که

1.یوسف: ۵۳.

2.مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۴۰، ح۱۲۶۵۰: «إن النفس لامارة بالسوء و الفحشاء فمن ائتمنها خانته، و من استنام إلیها أهلکته، و من رضی عنها أوردته شر الموارد».


قرآن کتاب اخلاق
236

مفهوم اعتماد به توانمندی‌های خداداد خویش است، نمی‌تواند ناپسند باشد، چرا که خدای متعال برای انسان اعضا و جوارح مناسب و توانمندی‌ها و استعدادهایی عطا کرده است که به آنها تکیه و اعتماد کند و امور زندگی خویش را سامان ‌بخشد. بنابراین اعتماد به توانمندی‌های خداداد، در حقیقت به مفهوم استفاده و به کارگیری نعمات الهی است و بهره‌گیری از نعمت‌های الهی و تکیه زدن به آنها، نوعی شکر نعمت پروردگار به شمار می‌رود. ازاین رو، این نوع حُسن ظن به خود و اعتماد به نفیس خویش نه تنها ناپسند نیست بلکه ضروری و در عین حال پسندیده نیز هست. البته این خوش‌گمانی زمانی پسندیده و لازمه موفقیت است که واقع‌بینانه باشد. بنابراین اگر خوش‌بینی به توان خود، فراتر از واقعیت باشد، به معنای آگاهی نداشتن به خویش و توانمندی‌های خود است که از ویژگی‌های ناپسند است و آدمی را نزد دیگران خوار و زبون می‌گرداند.

نوع دوم خوش‌گمانی به خود، اطمینان به خویش در مصون ماندن از گناه است. فرد خوش‌بین به خویش به این معنا به واسطه این خوش‌بینی از ورود به گناه دوری نمی‌کند و بر این باور است که می‌توند از محیط گناه سالم خارج شود و خود را آلوده نسازد. این معنا، نوعی غرور است که اگر در ضمیر فرد ایجاد ‌شود هراس او را از ورود به محیط گناه و از دوستی و ارتباط با گناه‌کاران و بدکاران از بین می‌برد. در متون دینی از این نوع خوش‌گمانی به خویش منع شده است؛ زیرا زمینه آلودگی انسان مؤمن را به گناه فراهم می‌آورد و او را گرفتار می‌سازد. این معنا به خوبی از کلام حضرت یوسف علیه السلام استفاده می‌شود که فرمود:

  • نام منبع :
    قرآن کتاب اخلاق
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد تقي سبحاني نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59909
صفحه از 291
پرینت  ارسال به