محبّت در قلب دیگری یا برداشتن آن از قلب او، در اختیار خداوند متعال است. در قرآن کریم میخوانیم:
(أنِ اقْذِفیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفیهِ فِی الْیمِّ فَلْیلْقِهِ الْیمُّ بِالسَّاحِلِ یأْخُذْهُ عَدُوٌّ لی وَ عَدُوٌّ لَهُ وَ ألْقَیتُ عَلَیک مَحَبَّةً مِنِّی وَ لِتُصْنَعَ عَلی عَینی).۱
او را در صندوق بگذار و به دریا رها کن تا دریا او را به ساحل اندازد و دشمن من و دشمن او، او را بگیرد و بر تو در دل بیننده محبّت افکندم تا زیر نظر من تربیت شوی.
علامه طباطبایی در باره معنای این آیه معتقد است خداوند محبّت موسی علیه السلام را در دل فرعون نهاد و او را از کشتنش منصرف ساخت و برای بزرگ شدنش او را به مادرش سپرد.۲ انتساب انداختن محبّت موسی علیه السلام در قلب فرعون به خداوند، تصریح دارد که محبّت قلبی تحت اراده الهی است و علت تامه آن خواست و اراده خداست. صاحب مجمع البیان دوست داشتن موسی علیه السلام را از سوی فرعون، آسیه و هر بیننده دیگر، به کیفیت آفرینش او مرتبط میسازد و میگوید:
(وَ ألْقَیتُ عَلَیک مَحَبَّةً مِنِّی) یعنی تو را آن چنان آفریدم که هر که تو را ببیند دوستت بدارد؛ حتی فرعون هم تو را دوست داشت و از شرّش سالم ماندی و آسیه همسر فرعون هم تو را دوست داشت و تو را به فرزندی گرفت.۳
و در ادامه، به نقل از ابن عباس، ایجاد محبّت را به خداوند نسبت میدهد و از قول او میگوید: «یعنی محبّت تو را در دل بندگانم انداختم