برتری ظاهری، در دنیا به راحتی شناسایی و با کمترین جستجویی، مشاهده میشود؛ مانند برتری از حیث علمی، جاه و مقام اجتماعی یا توان مالی. ویژگی این نوع برتری، حقیقی نیست؛ زیرا موجب کمال انسانی نمیشود. چه بسیار عالمان و اندیشمندانی که از انسانیت بویی نبردهاند و چه بسیار صاحبان جاه و ثروت که از کمالات انسانی فاصله بسیار دارند.
نوع دیگر برتری و فضیلت، با معیارهای دنیوی شناسایی نمیشود و تنها خداوند از حقیقت آن آگاه است. این نوع برتری، برتری از حیث تقوا و پرهیزگاری و داشتن فضایل و سجایای اخلاقی پسندیده و در یک کلام، محبوبیت و تقرّب نزد خداوند است؛ معیاری که خداوند آن را با آیه شریفه (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ) به صراحت بیان فرموده است. این معیار برتری، از جمله معیارهایی است که همیشه آشکار نیست. چه بسیارند افرادی که تقوا و پرهیزکاریشان در ظاهر به چشم نمیآید اما در نهان، رابطه خود را با پروردگار خویش اصلاح کردهاند، و از مقرّبان درگاه اویند. کم نیستند افرادی که در پاکی، تقوا و پرهیزکاری سرآمد روزگار خود هستند اما از مال، ثروت، علم و منزلت اجتماعی بی بهرهاند و در جامعه در نهایت گمنامی زندگی میکنند اما نزد آسمانیان چون خورشید تابان میدرخشند و مشهورند.
قرآن کریم، سُخره گرفتن برادر ایمانی را نهی میکند و علت زشتی آن را احتمال بهتر بودن فرد مسخرهشده میداند و میفرماید:
(یا أیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أنْ یکونُوا خَیراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أنْ یکنَّ خَیراً مِنْهُن).۱