انسان، حریص و کمطاقت آفریده شده است؛ هنگامی که بدی به او رسد بیتابی میکند و هنگامی که خوبی به او رسد، مانع دیگران میشود.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه میگوید:
حرصی که جِبِلّی و طبیعی انسان است، حرص بر هر چیزی نیست، بلکه تنها حرص بر خیر و منفعت است، آن هم منفعتی که برای خودش و در رابطه با خودش باشد. پس لازمه این حرص آن است که هنگام برخورد با شرّ، مضطرب و متزلزل گردد، چون شرّ خلاف خیر است و اضطراب هم خلاف حرص. همچنین لازمه این حرص آن است که وقتی به خیری رسید خود را بر دیگران مقدم دارد، از دادن آن به دیگران امتناع بورزد؛ مگر در جایی که اگر کاسهای میدهد قدح بگیرد.۱
قرآن کریم در آیه دیگری میفرماید: (وَ إنَّهُ لِحُب الخَیرِ لَشدِیدٌ).۲ علامه طباطبایی دوستی زیاد انسان نسبت به خیر و خوبی را نیز که در این آیه بدان تصریح شده است، دلیل حبّ ذات انسان برشمرده است.۳
با این توضیح مختصر در باره عجین بودن سرشت انسان با حبّ ذات۴ به آسانی روشن میشود که آدمی در تعاملات اجتماعی با همنوعانش چارهای جز فروتنی و احترام به آنها ندارد؛ زیرا تنها از این طریق است که