153
قرآن کتاب اخلاق

باشد؛۱ یعنی اگر آنان پس از آزادی، فساد و فحشا نمی‌کنند، می‌توانید با آنان قرارداد آزادی ببندید.

نکته دوم، دستور به پرهیز از وادار کردن کنیزکان به فساد و فحشاست. در این فراز آمده است: «کنیزان یا فرزندان آنها را برای دستیابی به مال دنیا، به فحشا و زنا وادار نکنید». کسی که کنیز خود را به فحشا وادار می‌کند در حقیقت زمینه را برای فحشا در جامعه فراهم می‌آورد و این کار با عفیف ماندن جامعه در تعارض است. البته نهی از اکراه به زنا، مشروط شده است به این که «اگر خودشان خواستند عفیف بمانند»، زیرا در غیر این صورت اکراه تحقق پیدا نمی‏کند؛ یعنی وقتی خودشان مایل به زنا باشند، دیگر اکراه صدق نمی‌کند.۲ نتیجه ‌آن که شرط مذکور به معنای آن نیست که اگر خودشان مایل به فحشا بودند اشکالی ندارد و مجازند که تن به فحشا دهند.

در پایان، آیه، کنیزانی را که پیش از تشریع این حکم، به زنا وادار شده بودند، به عفو و بخشش خداوند بشارت داده است. این بشارت نیز در راستای حفظ عفّت جامعه است؛ زیرا اگر چنین بشارتی به آنها که پیش از تشریع حکم، به این عمل ناپسند تن داده بودند، داده نمی‌شد، امید به بخشش در آنها شکل نمی‌گرفت و در نتیجه به روش پیشین خود ادامه می‌دادند و خود را از لذّت شهوت‌رانی محروم نمی‌کردند. بدیهی است تداوم این روش با عفّت جامعه سازگار نبود.

1.البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۴، ص۶۵، ح۷۶۲۳: «امام صادق علیه السلام در باره قول خداوند که فرموده است (فَکاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیراً) یعنی: الخیر أن یشهد أن لا إله إلا الله، و أن محمدا رسول الله۹، و یکون بیده عمل یکتسب به، أو یکون له حرفة».

2.ر.ک: ترجمۀ تفسیر المیزان، ج‏۱۵، ص۱۵۸.


قرآن کتاب اخلاق
152

است. بنابراین، همان گونه که در آیه قبل بیان شد، باید از سخت‌گیری در امور مالی مربوط به ازدواج، مانند مهریه سنگین و مخارج بالا پرهیز کرد تا جوانان زودتر سامان یابند و از فحشا و منکرات در امان و پاکدامن بمانند.۱

در ادامه آیه، موضوع ازدواج بردگان آمده است. امروز دوره برده‌داری گذشته است و اشاره به آن چندان سودمند به نظر نمی‌رسد ولی به دلیل ارتباط با موضوع عفّت و اهمیت آن در جامعه، به اختصار توضیح می‌دهیم. در این بخش از آیه، دو نکته درباره برده‌داری بیان شده است. نکته اول، توصیه به مکاتبه با برده‌هاست. مکاتبه، روشی برای آزادسازی برده‌ها بوده است. در این روش، قراردادی با برده بسته می‌شد و در مدّت قرارداد، آن برده کار می‌کرد و پول خودش را به صاحبش می‌پرداخت و سپس آزاد می‌شد. البته در آیه شریفه توصیه به مکاتبه با بردگان با عبارت (إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیراً) مشروط شده است؛ یعنی اگر در آنها خیری می‌بینید با آنان قرارداد آزادی ببندید. مقصود از خیر در این آیه، چندان آشکار نیست. بعضی گفته‌اند مراد کاری مفید است، نه کسب درآمد از هر راه ممکن مانند سرقت، تکدی‌گری یا فحشا. برخی نیز گفته‌اند مقصود باقی ماندن بر ایمان است؛ یعنی اگر بخواهد پس از آزادی، به کفار و مشرکان بپیوندد چنین کاری روا نیست.۲ البته با توجه به موضوع دو آیه که پاکدامنی است، شاید این شرط بیشتر ناظر به رعایت عفّت جامعه و کسب درآمد از راه مشروع

1.ر.ک: اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۲۶.

2.همان.

  • نام منبع :
    قرآن کتاب اخلاق
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد تقي سبحاني نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59853
صفحه از 291
پرینت  ارسال به