انقباض نفس نیست، بلکه اگر تعبیر «ان الله یستحیی» باشد، به معنای پروا
داشتن از عمل است؛ مانند حدیث «إنَّ اللَّهَ یسْتَحیی مِن ذِی الشَّیبةِ المُسْلم أنْ یعذِّبَه» که به معنای آن است که خداوند از عذاب مسلمانِ پا به سن گذاشته و محاسن سفید پروا میکند. همچنین اگر تعبیر «ان الله لایستحیی» باشد، مانند آیه (وَ اللهُ لا یستَحیی مِنَ الحَقِّ)، یعنی خداوند از بیان حق پروا ندارد و آن را ترک نمیکند.۱ به هر حال، در مفهوم حیا، حالت درونی بازدارنده از عمل وجود دارد؛۲ یعنی وقتی حیا در انسان برانگیخته میشود، حالتی بازدارنده ایجاد میشود که مانع انجام عمل ناپسند میگردد.
در علم اخلاق بهویژه اخلاقِ مبتنی بر آموزههای اسلامی نیز حیا به معنای شرم یا انقباض نفس از انجام عملی است که به آن میل و رغبت دارد اما عقلاً یا شرعاً یا عرفاً زشت و ناپسند است.۳ فیض کاشانی در المحجّة البیضاء مینویسد:
حیا نوعی ناراحتی است که از مذمّت و رسوایی نزد دیگران و مذمّت آنان حاصل میشود، هنگامی که فرد قصد انجام کار زشت داشته باشد. پس حیا اخلاق پسندیدهای است که هنگام تابیدن نور عقل برانگیخته میشود و آدمی را از انجام عمل زشت دور میکند.۴
بر این اساس، نتیجه فضیلت اخلاقی حیا، دوری از گناه و اهتمام به انجام اوامر الهی است.۵
1.تاج العروس، ج۱۹، ص۳۶۶.
2.ر.ک: پژوهشی در فرهنگ حیا، ص۱۶.
3.ر.ک: جامع السعادات، ج۳ (ترجمۀ مجتبوی، ص۶۱).
4.ر.ک: المحجة البیضاء، ج۶، ص۱۸۷: «فإنّه نوع ألم وراء ألم الذّمّ و القصد بالشرّ، و الحیاء هو خلق کریم یحدث فی أوّل الصبا مهما أشرق علیه نور العقل فیستحی من القبائح إذا شوهدت منه و هو وصف محمود».
5.مجمع البحرین، ج۱، ص۱۱۶.