241
قرآن کتاب اخلاق

حسن ظن به دشمنان پس از صلح با آنان را روا نمی‌دارد و در فرمان استانداری مصر به مالک اشتر می‌نویسد: «بعد از صلح با دشمنت، از او
سخت بر حذر باش؛ زیرا گاه دشمن، خود را به تو نزدیک می‌کند، تا غافلگیرت سازد؛ پس دوراندیش و محتاط باش و خوش‌بینی به دشمن را روا مدار».۱

در این جا ذکر دو نکته ضروری است:

۱. گذشت که در جامعه ایمانی و جامعه‌ای که به ارزش‌های اخلاقی پایبندند، حُسن ظن و خوش‌بینی باید به عنوان اصل اولی در تعاملات با هم‌نوعان مورد توجّه قرار گیرد اما پایبندی به این اصل، به معنای احتمال خلاف ندادن نیست؛ یعنی خوش‌گمانی نباید به یقین و نهایت اطمینان تبدیل شود و احتیاط خردمندانه صورت نگیرد. بی‌ شک شیطان قوی ‌است و احتمال فریب وجود دارد، ازاین‌رو در اموری که امکان فریب شیطان و هوای نفس بسیار است، اقدام پیش‌گیرانه، خردمندانه است و به منزله سوء ظن یا بدبینی نیست. لذا امام صادق علیه السلام حسن ظن و اطمینان به برادر ایمانی را به منزله نادیده گرفتن احتمال خلاف نمی‌داند و اقدام پیش‌گیرانه را توصیه می‌کند و می‌فرماید: «به برادرت اعتماد کامل و تمام مکن؛ زیرا زمین خوردن ناشی از اطمینان کردن، بخشودنی نیست».۲

برای مثال در امور بسیار مهم مانند امور مالی یا مسائل خانوادگی به بهانه لزوم حُسن ظن به برادر ایمانی نباید جانب احتیاط را از دست داد و زمینه را برای لغزش برادر ایمانی و فریب او توسط شیطان فراهم آورد.

1.نهج البلاغة، نامۀ ۵۳: «الحَذَرَ کلَّ الحَذَرِ مِن عَدُوِّک بعدَ صُلحِهِ؛ فإنَّ العَدُوَّ ربَّما قارَبَ لِیتَغَفَّلَ، فَخُذْ بِالحَزمِ، و اتَّهِمْ فی ذلک حُسنَ الظَّنِّ».

2.تحف العقول، ص۳۵۷: «لا تَثِقَنَّ بأخِیک کلَّ الثِّقَةِ؛ فإنَّ صَرعَةَ الاستِرسالِ لا تُستَقالُ».


قرآن کتاب اخلاق
240

نمی‌آید؛ زیرا در چنین فضایی، افرادی که نتوان به آنها اطمینان داشت بسیارند، مانند کسانی که در نظرشان «هدف وسیله را توجیه می‌کند»
اصلی خدشه‌ناپذیر است. در این جا برای ارتباط با افراد جامعه نباید مثبت‌اندیش بود و ‌خوش‌گمانی را مبنای عملکرد اجتماعی خویش قرار داد؛ زیرا نتیجه‌ای جز زیان و فریب خوردن ندارد. مفهومی که امیرالمؤمنین علیه السلام در عبارتی کوتاه آن را به زیبایی بیان فرموده است:

إِذَا اسْتَوْلَی الْفَسَادُ عَلَی الزَّمَانِ وأهْلِه، فَأحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّر.۱
اگر فساد و تباهی در جامعه غلبه یافت، خوش‌گمانی انسان به دیگری، موجب زیان او می‌شود.

همچنین امام کاظم علیه السلام فرموده است: «هر گاه ستم و ناراستی، از حق و راستکاری بیشتر بود، بر هیچ کس روا نیست که به کسی گمان خوب برد، مگر آن گاه که خوبی او بر وی معلوم شود».۲

بنابراین جواز بدبینی و پرهیز از خوش‌گمانی در جامعه فاسد، ما را در بدبینی به دشمنان بیشتر مطمئن می‌سازد. و به نظر می‌رسد خوش‌بینی به دشمن، مصداق بارزی از حماقت و سفاهت است. بر این اساس، اگر خوش‌گمانی از مصادیق «رحمت و مهربانی» به شمار آید، بدبینی و سوء ظن نیز مصداق «شدّت» است و از آیه (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ)۳ استفاده می‌شود. امیر المؤمنین علیه السلام حتی

1.نهج البلاغة، حکمت ۱۱۴.

2.الکافی، ج۵، ص۲۹۸، ح۲: «إذا کانَ الجَورُ أغلَبَ مِنَ الحَقِّ لَم یحِلَّ لأحَدٍ أن یظُنَّ بأحَدٍ خَیرا حتّی یعرِفَ ذلک مِنهُ».

3.فتح: ۲۹.

  • نام منبع :
    قرآن کتاب اخلاق
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد تقي سبحاني نيا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 59934
صفحه از 291
پرینت  ارسال به