حاضر برخی از مهمترین فضایل اخلاقی را از منظر قرآن کریم میکاود. در آغاز، مقصود از اخلاق، رابطه دین با اخلاق و نیز رابطه قرآن کریم با اخلاق، بهاختصار بررسی میشود.
اخلاق
«اخلاق» جمع «خُلُق» و از ماده «خ ل ق» است و دو معنای اصلی دارد: ۱. ملاسة الشیء: نرمی و صافی چیزی؛ ۲. تقدیر الشیء: اندازه، هیئت و شکل چیزی.۱ کتب لغت روشن میسازند که واژه «خُلق» غالباً به معنای دوم یعنی «تقدیر الشیء» به کار رفته است و معنای اول چندان استعمال نمیشود. بنابراین واژه «اخلاق» که به معنای نصیب است، یعنی نصیب مقدّر و مشخص، و «رجل متخلّق» یعنی شخصی که شکل و اندازهاش کامل است. این واژه، اسمی است برای «سجیه» و «طبیعت» انسان که بر اساس آن آفریده یا مطابق آن تربیت شده و شکل گرفته است.۲ «خُلق»، «خُلُق» و «خَلق»، ریشه واحد دارند اما واژه «خَلق» به شکل و صورت ظاهری که با چشم دیده میشود اطلاق میگردد و واژه «خُلق» به صفات و ویژگیهایی باطنی افراد که با بصیرت درک میشود.۳ به عبارت دیگر، صورت باطنی انسان، اوصاف و ویژگیهای اوست که به شکل ظاهری برای روح او درآمده است و همان گونه که شکل ظاهری انسان ممکن است زیبا و یا زشت باشد، روح او نیز به واسطه خُلقیاتش، زشت و زیبا و یا پسندیده و ناپسند است.۴
1.معجم مقاییس اللغة، مادۀ «خلق».
2.ر.ک: معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۴.
3.المفردات فی غریب القرآن، ص۱۵۸.
4.ر.ک: تهذیب الاخلاق و طهارة الاعراق، ص۵۱.