استاد مصباح یزدی با بیان قصه حضرت آدم و حوا و خوردن از درخت ممنوعه مینویسد:
معلوم میشود که این امری فطری است که انسان نمیخواهد زشتیهای وجودش را دیگران ببینند و اگر عیوبش بر دیگران آشکار گردد، حالت خجالت به وی دست میدهد. این حالت ناراحتکننده، همان حیاست.۱
وی در ادامه بحث خود مینویسد:
علاقه به کرامت نفس که فرعِ حبّ ذات است، لازمه وجود انسان است. ازاینرو، اگر انسان احساس نماید که برخی از امور با کرامت نفسش منافات دارد، در صدد رفع آنها بر میآید. انسان برای این خجالت میکشد که دوست دارد از هر جهت کامل باشد. علاقه به کرامت نفس و آبرومندی، وقتی با رغبت به پوشاندن عیوب از دیگران همراه شد، حالت خجالت برای انسان پدید میآید. اگر خداوند حبّ نفس و حبّ کرامت نفس را در وجود انسان قرار نداده بود، چه بسا هیچ گاه انسان دنبال کسب کمالات و فضایل اخلاقی نمیرفت.۲
مؤلفههای حیا
با توجه به مفهوم حیا، برای دستیابی به حیا، دستکم سه مؤلفه نیاز است: