۶.ابو مالك احْمَسى :مردى خارجى مذهب ، هر سال وارد مدينه مى شد و به نزد امام صادق مى آمد و لوازم مورد نيازش را نزد امام به امانت مى سپرد . يكى از سال هايى كه نزد حضرت آمد ، مؤمن الطاق هم نزد ايشان بود ومجلس ، پُر از جمعيّت بود .
مرد خارجى ۱ گفت : علاقه مند هستم كه يكى از يارانت را ببينم و با وى گفتگو كنم . امام صادق عليه السلام به مؤمن الطاق فرمود : «اى محمّد ! با وى مناظره كن» . وى با خارجى شروع به بحث كرد و در سؤال و جواب ، امانش را بريد . خارجى به امام صادق عليه السلامگفت : «فكر نمى كردم در بين ياران تو كسى چنين نيكو مناظره كند . امام صادق عليه السلام فرمود : «در بين ياران من ، قوى تر از اين هم هست» . مؤمن الطاق خشنود شد و گفت : آقاى من ! آيا شما را خوشحال كردم؟ امام صادق عليه السلام فرمود : «سوگند به خدا خوشحالم كردى . سوگند به خدا راهش را بستى . سوگند به خدا دربندش انداختى . سوگند به خدا حتى يك حرف حق نزدى !» . مؤمن الطاق گفت : چه طور؟ امام فرمود : چون بر پايه قياس سخن گفتى و قياس ۲ ، جزو دين نيست .
1.شُراة (فروشندگان) ، عنوانى بود كه خوارج براى خود برگزيده بودند؛ چون خود را مصداق آيه ۲۰۷ بقره مى دانستند كه مى فرمايد : «و از ميان مردم ، كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى فروشد» .
2.قياس نهى شده در بيان معصومان عليه السلام دو گونه است : يك نوع آن ، قياس فقهى است كه به جهت همگونى دو موضوع ، حكم شرعى يكى از آن دو را به ديگرى سرايت مى دهند . نوع ديگر ، قياس اعتقادى است كه براى شناخت و بيان ويژگى هاى خداوند ، او را به آفريده ها تشبيه مى كنند و ويژگى بندگان را به او نسبت مى دهند . در احاديث فراوانى بيان شده كه خداوند ، با قياس شناخته نمى شود و كسى كه خداوند را از راه قياس توصيف كند ، در اشتباه و گمراهى است (نهج البلاغة ، خطبه ۱۸۲؛ الكافى ، ج ۱ ، ص ۷۸ و ۹۷؛ التوحيد ، ص ۴۷) . عمران صابى در گفتگوى خود با امام رضا عليه السلام ، روش قياس خالق به مخلوق را به كار گرفته و تصوّر كرده كه خالق با آفريدن مخلوقات ، تغيير پيدا مى كند و امام رضا عليه السلامبه وى فرمود : خداوند ، با آفريدن مخلوقات ، فرق نمى كند (عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۱ ، ص ۱۷۱) .