درآمد
پیشتر در مفهومشناسی شناخت اشاره شد که شناخت فرآیند زدایش جهل و موانع دستیابی به معرفت است. همچنین، بر این مهم تأکید شد که این پژوهش باورمند بر شاختپذیری قرآن بوده و شناخت اصیل و جامع قرآن را در روایات اهل بیت علیهم السلام جویاست.
پژوهشهای رایج با عناوین «شناخت قرآن»،۱ «قرآنشناسی»۲ و «قرآنپژوهی»۳ گویای این مهم است که بخشی از مطالعات و پژوهشهای قرآنی به مسأله شناخت قرآن پرداختهاند که متمایز از مباحث تفسیریاند. این آثار و مشابه آنها تقریباً مشابه آثار علوم قرآنی شناخته شده هستند و تنها در برخی از آنها به مسائل جدید قرآنشناسی چون ترجمه، زبان قرآن، توجه شده است.
از این رو ساحت شناخت و ساحت تفسیر در مطالعات قرآنی دو مقوله متمایز از یکدیگر و مسائل و موضوعات این دو متفاوت از یکدیگر است. در یک نگاه دقیق، بخشی از مباحث کتابهای علوم قرآنی نیز در ارتباط با شناخت قرآن هستند. هر دو گروه از آثار موصوف به شناخت قرآن و علوم قرآن، بیشتر به مباحث پیرامونی قرآن توجه دارند و البته کارآمد در شناخت قرآن نیز هستند. مقصود ما از شناخت قرآن اندکی ضیقتر از مباحث