به تصاویر تعلیق زده و فقط به معابد دارای تصاویر تقیید زده است. در نتیجه، علت منع تصویر است نه خود معابد و منع در این موارد به مفهوم کراهت است؛ هر چند که همیشه به معنای کراهت به کار نمیرود.
مانعیت تصویر به شکل کراهت یا حرمت برای اقامه نماز، به معابد اهل کتاب اختصاص ندارد و در هر مکان دیگری که نصب باشند، همین حکم جاری است. لذا وجود تصویر دلیل بر ناشایستگی اصل مکان برای اقامه نماز نیست.۱
وجود تصاویر و تماثیل در همه معابد اهل کتاب عمومیت ندارد و مراد خلیفه دوم و ابن عباس یا دیگر ادله منع، معابد خاص بوده است که وجود تصویر در آنها قطعی بوده است. از این رو، با اطلاق روایات و ادله بیان جواز اقامه نماز در معابد اهل کتاب۲ هیچ تعارض ندارند و حمل بر مورد خاص میشوند.
مستندات نقلی دیدگاه منع، اقوال صحابه است که اولاً در روایت بودن آنها تردید جدی وجود دارد و بیشتر به رأی و قول شخصی آنان شبیه است و ثانیاً حجیت قول صحابه نزد شیعه اثنی عشریه مردود است و نمیتواند به تنهایی منبع و مصدر شرعی قرار بگیرد.
ترویج شریعت منسوخ
برابر این دلیل، جواز اقامه نماز در این مکانها، نوعی ترویج شریعت منسوخ اهل کتاب است و هر نوع اقدامی برای احیای نمادها و ترویج مکانهای شرایع پیشین در دوره اسلامی ممنوع است. فضیلت مکانهای مقدس اهل کتاب تا ظهور اسلام بوده و پس از آن، دیگر فضیلتی برای آنها به دلیل نسخ این شرایع، وجود ندارد.۳
ارزیابی و نقد
عدم شمولیت نسخ شرایع بر معابد: نسخ شرایع پیشین با ظهور اسلام مستلزم نفی اعتبار معابد ادیان پیشین برای انجام عبادتهای شرعی مسلمانان نیست؛ زیرا نسخ شرایع شامل عنوان