263
گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق

طور طبیعی انگشت ابهام به دلیل ناهم‌ترازی با سطح اتصال انگشتان دیگر به کف دست از شمول این گزارش‏ها خارج است؛ لذا متعین در چهار انگشت اصلی متصل به کف دست خواهد بود. بر این اساس، روایات و گزارش‏های بریدن دست سارق یا خودکشی افراد حکایت از این مهم دارند که فقط انگشتان اصلی دست را با نخ یا ریسمانی محکم می‏بستند و با فشار ضربه‌ای جدا می‏کردند و در صورتی که بعد از جدا شدن انگشتان خون مهار نمی‏شد، منجر به مرگ افراد می‏شد. لذا در روایات تأکید شده است که بعد از قطع دست سارق، جهت حفظ جان وی، کف دست وی را داخل روغن داغ قرار دهند تا خون قطع گردد و سپس آن را با پارچه‌ای بسته و از گردنش بیاویزند تا هم عبرت سارق و دیگران گردد و هم جریان خون قطع گردد.

دستاورد

ضعف‏هایی سندی و مصدری حدیث استنطاق امام جواد علیه السلام با توجه به ادله و تحلیل‏های تاریخی و تراث‏‏پژوهی قابل جبران بوده و انگاره تضعیف یا جعل آن مردود است. تبیین این حدیث از دلالت آیه (وَ أَنَّ ٱلْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ ٱللَّهِ أَحَدًا) و کارکرد تفسیری آن برای آیه (وَٱلسَّارِقُ وَ ٱلسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا...) مبتنی بر دو اصل اصالت تعابیر قرآنی و مکانیزم ترابط درونی آیات با یکدیگر بوده و توجه به قواعد سیاق، واژه‏‏‏پردازی و تاریخی‌نگری در آن رعایت شده است. بر پایه این حدیث، کلمه الْمَساجِدَ در آیه (وَ أَنَّ ٱلْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ ٱللَّهِ أَحَدًا) به مواضع هفت‌گانه بدن انسان هنگام سجده اشاره دارد که یکی از آن‏ها دو کف دست است که چهار انگشتان اصلی بدان متصل است و انگشت ابهام از آن‏ها فاصله دارد و نقطه اتصال آن‏ها با یکدیگر متفاوت است. معادل این مفهوم از المساجد، کلمه البراجم در کاربردهای ادب جاهلی است که در متون قطع دست سارق از آن برای اشاره به مقدار قطع استفاده شده است.

از کاوش در اکثر منابع ادب عربی، اعم از شعر و لغت، منابع تاریخی، جوامع روایی، آثار تفسیری و کتاب‏ها‏ی طبی این نتیجه به دست آمد که براجم به نقاط اتصال چهار


گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
262

هموار بودن پشت دستان آن‏ها می‏افزاید.۱ ابراهیم نخعی از فقهای کوفی عصر تابعان بر این فتوا بوده است که قطع براجم همانند قطع از مچ، آرنج یا شانه دیه کامل داشته است.۲

گزارش سوم

در شماری از روایات به سیره امام علی علیه السلام در بیان مراحل قطع دست سارق از جمله بستن و کشیدن با طناب و حتی ابزار آن چنین اشاره شده است:

۰.... فشد أصابعه و أوقد النار وادع الجزار یقطعه.۳

تعبیر «فشد أصابعه» به بستن چهار انگشت متصل به کف دست اشاره دارد که جهت تسریع و تسهیل قطع آنان با یک ضربه آن‏ها را با ریسمانی به همدیگری می‏بستند و در سطحی صاف قرار داده و با ابزاری برنده با یک ضربه از کف جدا می‏کردند. بستن انگشتان دست یا همان براجم یکی از روش‌های خودکشی غیرمستقیم رایج میان عرب‏ها است.

نمونه‌ای از آن، داستان یکی از مردان همراه طفیل بن عمرو دوسی از مهاجران به مدینه است که در اثر شدت مرضی که در مدینه به آن مبتلا شد، با استفاده کمان عریض و طویل خود براجمش را بست و قطع نمود؛ به گونه‌ای خون به سرعت و شدت از آن‏ها فوران کرد و در اثر آن از دنیا رفت.۴ این اقدام زمینه‌ای برای پرسش از غفران وی را از سوی خداوند در برخی از اذهان بر انگیخت که رسول خدا صلی الله علیه و اله به بخشوده شدن وی از سوی خداوند پاسخ‏ دادند؛ زیرا به انضمام برخی از قرائن بیرونی چنین روشن شد که وی قصد خودکشی نداشت و برای خلاصی از بیماری چنین کرده بود.۵

در همه این موارد، سخن از بستن انگشتانی است که بتوان آن‏ها را با یک ضربه از کف دست جدا کرد یا انگشتانی که بتوان آن‏ها را به همدیگر متصل کرد و با یکدیگر بست. به

1.. مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۷۲.

2.. المحلی، ج۱۰، ص۴۳۹.

3.. مجمع الزوائد، ج۶، ص۲۵۹ - ۲۶۰.

4.. الدیباج علی مسلم، ج۱، ص۱۳۱ - ۱۳۳؛ کشف المشکل من حدیث الصحیحین‏،‏ ج۳، ص۱۰۵. این روایت در منابع اصلی نیز گزارش شده است: مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۷۰؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۷۶

5.. نیل الأوطار، ج۷، ص۲۰۱ - ۲۰۲.

  • نام منبع :
    گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
    سایر پدیدآورندگان :
    علي راد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1238
صفحه از 312
پرینت  ارسال به