هموار بودن پشت دستان آنها میافزاید.۱ ابراهیم نخعی از فقهای کوفی عصر تابعان بر این فتوا بوده است که قطع براجم همانند قطع از مچ، آرنج یا شانه دیه کامل داشته است.۲
گزارش سوم
در شماری از روایات به سیره امام علی علیه السلام در بیان مراحل قطع دست سارق از جمله بستن و کشیدن با طناب و حتی ابزار آن چنین اشاره شده است:
۰.... فشد أصابعه و أوقد النار وادع الجزار یقطعه.۳
تعبیر «فشد أصابعه» به بستن چهار انگشت متصل به کف دست اشاره دارد که جهت تسریع و تسهیل قطع آنان با یک ضربه آنها را با ریسمانی به همدیگری میبستند و در سطحی صاف قرار داده و با ابزاری برنده با یک ضربه از کف جدا میکردند. بستن انگشتان دست یا همان براجم یکی از روشهای خودکشی غیرمستقیم رایج میان عربها است.
نمونهای از آن، داستان یکی از مردان همراه طفیل بن عمرو دوسی از مهاجران به مدینه است که در اثر شدت مرضی که در مدینه به آن مبتلا شد، با استفاده کمان عریض و طویل خود براجمش را بست و قطع نمود؛ به گونهای خون به سرعت و شدت از آنها فوران کرد و در اثر آن از دنیا رفت.۴ این اقدام زمینهای برای پرسش از غفران وی را از سوی خداوند در برخی از اذهان بر انگیخت که رسول خدا صلی الله علیه و اله به بخشوده شدن وی از سوی خداوند پاسخ دادند؛ زیرا به انضمام برخی از قرائن بیرونی چنین روشن شد که وی قصد خودکشی نداشت و برای خلاصی از بیماری چنین کرده بود.۵
در همه این موارد، سخن از بستن انگشتانی است که بتوان آنها را با یک ضربه از کف دست جدا کرد یا انگشتانی که بتوان آنها را به همدیگر متصل کرد و با یکدیگر بست. به
1.. مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۷۲.
2.. المحلی، ج۱۰، ص۴۳۹.
3.. مجمع الزوائد، ج۶، ص۲۵۹ - ۲۶۰.
4.. الدیباج علی مسلم، ج۱، ص۱۳۱ - ۱۳۳؛ کشف المشکل من حدیث الصحیحین، ج۳، ص۱۰۵. این روایت در منابع اصلی نیز گزارش شده است: مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۷۰؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۷۶
5.. نیل الأوطار، ج۷، ص۲۰۱ - ۲۰۲.