میتوانست علیه ناسخ به کار رود. اما به نظر میآید که این متن مشهور بوده است و فردی که دست به حذف سند از تفسیر العیاشی زده است، قصد تدلیس یا جعل نداشته است؛ زیرا این اقدام میتوانست اساس تلاش وی را در این کتاب زیر سؤال ببرد.
پنج. اتقان محتوایی غالب روایات تفسیر العیاشی: جعل احادیث خاص - که محتوایی ژرف و پیچیده دارند - نیازمند زمینه لازم و شرایط خاص در شخص جاعل است که به نظر میآید هر دو درباره این ناسخ منتفی است. از مقدمه ناسخ در نسخه موجود تفسیر العیاشی چنین بر میآید که وی عالمی ناشناس، ولی علاقهمند به حدیث بوده است که از روی احتیاط به دلیل عدم استماع متن روایات از عیاشی یا شیخ حدیث، اسانید نسخه در اختیار خود را حذف کرده است که خود هر چند ارادات ایشان را به میراث عیاشی و اهل بیت علیهم السلام نشانگر است، اما نوعی ضعف علمی وی را نشان میدهد؛ زیرا مراقبت لازم در این امر مهم را نداشته است و سرعت در انتشار اثر مانع توثیق اسانید نسخه وی شده است. از چنین فردی جعل مضامین عالی چون حدیث استنطاق بسیار بعید است؛ ضمن اینکه جعل نیازمند زمینه و هدف است که برای جاعل آثاری محسوس و زودرس به دنبال داشته باشد، ولی درباره ایشان منتفی است.
درباره اتقان محتوای تفسیر عیاشی علامه طباطبایی تصریح دارند که:
بهترین تفسیر روایی که برای ما به یادگار مانده، تفسیر العیاشی است. این تفسیر از روزگار تألیف تاکنون همواره از طرف مفسران تلقی به قبول شده؛ بدون اینکه درباره آن قدح و اعتراضی وارد ساخته باشند.۱
یا برخی از محققان امامیه آن را در تراز آثاری چون نهج البلاغه دانستهاند:
اما آنچه باعث آسودگی خاطر است، اینکه متن بخشی از روایات تفسیر العیاشی به قدری از احکام و اتقان برخوردار است که میتوان گفت این متنها ما را از سند بینیاز میکند؛ مانند آنچه در مورد نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و غیره گفته شده است و برخی از اساتید فرمودهاند: برای محقق متتبع روشن است که بخشی