حدیث و مشابه آن - که گزارشگر شکست جبهه مقابل اهل بیت علیهم السلام هستند - باید به سانسور آن از سوی ابن ابی داود و جریان عباسیان توجه داشت. از این رو، تفرد عیاشی در گزارش حدیث استنطاق تا حدودی توجیهپذیر است.
از سوی دیگر، عدم موضعگیری منابع مرتبط با اندیشه اعتزال و همچنین، منابع رجالی اهل سنّت در رد و نقد این حدیث، قرینه دیگری برای اصل واقعه است؛ زیرا روش رایج در میان معتزلیان و رجالیان اهل سنّت نقد و طرد گزارشهایی است که مبانی یا هویت فکری آنان را نقض میکند، ولی درباره این روایت سکوتی را در این منابع شاهد هستیم و نگارنده به مطلبی در این باره دست نیافت.
بر پایه دادههای رجالی و فهرستنگاری، آثار عیاشی از سوی شاگردان وی به مدارس فکری بغداد و خراسان قرن چهارم هجری راه یافته و شهرت داشته است. بر پایه رجال النجاشی، بخشی از کتابهای عیاشی در سال ۳۵۶ق، یعنی کمتر از چهل سال پس از مرگ عیاشی به بغداد انتقال یافت. گزارشهای دیگر نجاشی نشانگر شیوع و شهرت آثار وی در دوره خود عیاشی است؛ زیرا وی اهتمام خاصی به استنساخ و نشر آثار داشته است.۱ ابن ندیم (م۳۸۵ق) - که نزدیک هفتاد سال از مرگ عیاشی فاصله دارد - به شهرت آثار عیاشی در الفهرست خود (پایان یافته در ۳۷۵ق) تصریح دارد و این نشان میدهد که خود ابن ندیم - که در بغداد حضور داشته است - آثار عیاشی را در بغداد دیده و اسامی آنها را گزارش کرده است.۲
دو. شخصیت عیاشی در ستیغ اعتبار: منزلت والای عیاشی در منابع رجالی امامیه روشنتر از آفتاب و بینیاز از بحث و استشهاد است. دادههای رجالی نشان از این مهم دارند که عیاشی در دوره جوانی مستبصر به مذهب شیعه شده و باقی عمر و اموال خویش را برای ترویج معارف اهل بیت علیهم السلام وقف کرده است.۳ عناوین آثار گزارش شده از عیاشی در منابع رجالی، گویای ذو فنون و جامع الاطراف بودن در علوم اسلامی و غیر آن است. ابن