استنطاق یعنی به سخن درآوردن قرآن در پاسخگویی به مسائل جاری زمانه و روزگار. در این روایات، معصوم علیهم السلام افزون بر تبیین قرآن در سطح ظاهر و باطن، از مقاصد قرآنی در گرهگشایی از یک معضل معرفتی یا رفتاری بهره میگیرد و به عبارتی دیگر، قرآن را به لحظه اکنون تبیین مینماید (تفسیر عصری). بدیهی است که این استنطاق نیازمند اشراف و حضور اصول نظام هدایتی قرآن در ذهن معصوم و شناخت دقیق خصوصیات معضل یا مسأله مد نظر است. از این رو، از توان هر کسی برنمیآید و تنها میراثداران سنّت تبیینی و تعلیمی پیامبر صلی الله علیه و اله و وارثان راستین قرآن۱ شایسته این استنطاق هستند. استنطاق الزاماً در همه روایات لازم نیست وجود داشته باشد، بلکه ویژگی خاص برخی از روایات است که افزون بر دو ویژگی نخست واجد خصیصه استنطاق نیز هستند.
روایت «... ان القرآن لیس بناطق یأمر و ینهى، و لکن للقرآن أهل یأمرون و ینهون»۲ ضمن اشاره به ضرروت استنطاق، امر و نهی قرآن در مسائل مستحدثه را در عرصههای مختلف فقهی، اعتقادی، و... مشروط به وجود اهل «استنطاق» کرده است که شایستگی لازم این مهم را داشته باشند. به نظر میآید پیوندی میان استنطاق و مس قرآن یاد شده در آیه (إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ كَرِیمٌ ... لَا یمَسُّهُ إِلَّا ٱلْمُطَهَّرُونَ)۳ - که به معنای علم خاص به قرآن است۴- رابطهای علّی یا شرطی وجود دارد، زیرا بدون طهارت و علم در رتبه مس قرآن نمیتوان به چنین درجهای از احاطه بر لایههای دلالی و معنایی قرآن دست یافت.۵
آیات یاد شده در مثالهای مذکور در آغاز این فصل، در اختیار همه صحابه و عالمان بوده و فراوان آنها را قرائت کردهاند؛ اما در مواجهه با مسائل جدید این شایستگان راستین استنطاق قرآن هستند که میتوانند از همین مفاهیم قرآنی، حکمی را استنباط نمایند که ضمن موافقت با ظاهر، مخالفتی با اصول محاوره و تفسیر نیز نداشته باشد و دیگران عاجز از این فراست قرآنی هستند و
1.. سوره فاطر، آیه ۳۱ ـ ۳۳.
2.. الکافی، ج۱، ص۲۴۶.
3.. سوره واقعه، آیه ۷۷- ۷۹.
4.. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۳۷.
5.. «نظریههای معناشناسی واژه مسّ»، ص۱۰۵- ۱۲۹.