23
گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق

آشکار ساختن در فرض متعددی است.۱ بیان و ابانه از همین ریشه، به معنای فصاحت و ظهور است۲ که در پیوند با همان معنای تبیین است. به چیزی که در اثر تبیین آشکار می‏شود، «مُبین» گویند که در اشیای مادی۳ و معنوی۴ به کار رفته است و البته در معنای آشکار کننده نیز به کار رفته است.۵ کاربردهای تبیین نشان می‏دهد که این واژه زمانی به کار برده می‏شود که آهنگ تشریح دقایق و ظرائف ابعاد یک شیء مد نظر باشد و نوعی آشکارنمایی خاص در آن مد نظر است. از این رو، ‏در تبیین، همانند تبیان مبالغه در کیفیت مد نظر است.۶ تَبیُّن نتیجه عمل تبیین است و مبالغه در آن شدیدتر است و بر حصول یقین در امری دلالت دارد؛ همان طوری که در آیاتی از قرآن به همین معنا به کار رفته است.۷ از این رو، ‏تبیین را پیوندی با شناخت است و خود گونه‌ای شناخت ریزتر و دقیق از

1.. و التبیین: الایضاح. و التبیین أیضا: الوضوح. و فی المثل: «قد بین الصبح لذی عینین»، أی تبین. قال النابغة: * إلا أواری لأیا ما أبینها * أی ما أتبینها (الصحاح، ج۵، ص۸۳ ۲۰)؛ (بین) الباء و الیاء و النون أصل واحد و هو بعد الشیء و انکشافه ... و بان الشیء و أبان إذا اتضح و انکشف (معجم مقائیس اللغة، ج۱، ص۳۲۸ - ۳۲۷).

2.. و البیان: ما یتبین به الشئ من الدلالة و غیرها. و بان الشئ بیانا: اتضح فهو بین، و الجمع أبیناء، مثل هین و أهیناء. و کذلک أبان الشئ فهو مبین (الصحاح، ج۵، ص۲۰۸۳).

3.. و تقول: ضربه فأبان رأسه من جسده و فصله، فهو مبین (همان).

4.. (إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ)، (إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ)، (عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلْبَلَاغُ ٱلْمُبِینُ)، (نَذِیرٌ مُّبِینٌ) و (وَ سُلْطَانٍ مُّبِینٍ).

5.. سوره دخان، آیه ۱۰؛ سوره زخرف، آیه ۱۸.

6.. التبیان مصدر یدلّ علی المبالغة و الشدّة، أی فیه کمال انکشاف عن المجهولات. ثمّ إنّ الإبانة و التبیین هو الکشف متعدّیا إلَّا أنّ النظر فی الأوّل إلی نسبة الفعل إلی الفاعل و فی الثانی إلی نسبته إلی المفعول به، کما هو مقتضی هیئتهما:(أَمْ أَنَا خَیْرٌ مِنْ هذَا الَّذِی هُوَ مَهِینٌ وَ لا یَکادُ یُبِینُ). أی لا یقدر أن یوضح مراده و یکشف عمّا فی ضمیره. (إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ)، (إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ)، أی مضافا إلی عداوته و إضلاله: إنّه یظهر و یوضح عداوته و إضلاله و یعلن بها. و کذلک قوله تعالی: (لَفِى ضَلَالٍ مُّبِینٍ)، (نُورٌ وَکِتابٌ مُبِینٌ)، (إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ)، (عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلْبَلَاغُ ٱلْمُبِینُ)، (نَذِیرٌ مُّبِینٌ)، (ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ)، (وَ سُلْطَانٍ مُّبِینٍ)، (بِالْأُفُقِ ٱلْمُبِینِ)، (وَإِثْمًا مُّبِینًا)، (فَتْحًا مُّبِینًا). فالتعبیر بهذه الکلمة دون کلمة بیّن: للإشارة إلی شدّة البیان و المبالغة فی الانکشاف، بحیث آن‏ها کالنور ظاهرة و منکشفة فی نفسها و مظهرة لأنفسها و لغیرها‏ (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۶۷).

7.. فلا وجه فی تفسیر هذه الکلمة بالتبیین متعدّیا، مع أنّ التبیّن لازما أبلغ، فإنّ التبیّن نتیجة التبیین و محصوله، و المبالغة فیه أشدّ. و هذا التعبیر کما فی: (بَعْدِ مَا تَبَینَ لَهُمُ ٱلْهُدَى)، (حَتَّىٰ یتَبَینَ لَكُمُ ٱلْخَیطُ ٱلْأَبْیضُ)، (حَتَّىٰ یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ ٱلْحَقُّ)، (حَتَّىٰ یتَبَینَ لَكَ ٱلَّذِینَ صَدَقُوا)، إشارة إلی لزوم ظهور هذه الأمور و انکشافها، بمعنی حصول الیقین بها (همان، ج۱، ص۳۶۸).


گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
22

به معنای فراق آمده است.۱ یکی از معانی «بَین» را «جدایی» دانسته‏اند که با «بَون» هم معناست؛۲ لغت‏شناسان واژه «بَین» را از کلمات اضداد دانسته و دو معنای «وصل» و «فصل» را برای آن ذکر کرده‏اند.۳ این واژه به دو شکل اسم (ظرف مکان و زمان) و مصدر در اشعار جاهلی و آیات قرآن به کار رفته است.۴ محققان بر این باورند که ماده «بَین» بر انکشاف به واسطه تفکیک و تفصیل میان اجزای یک شی دلالت دارد. از این رو، ‏«بَین» در معنای مصدری آن ابتدا بر انفصال و بُعد میان دو شی و سپس بر انکشاف و ظهور یا رفع ابهام دلالت دارد.۵ استاد مصطفوی بعد از درنگ در اقوال و کاربردهای این ماده در لغت و آیات قرآن، در بیان اصل معنایی «بَین» می‏نویسد:

۰.أنّ المعنى الحقیقىّ فیها هو الانکشاف و الوضوح بعد الإبهام و الإجمال، بواسطة التفریق و الفصل. یقال: استخرجته فتبیّن، و فرّقت الأجزاء فبانت و انکشفت، و بیّنت ذلک الموضوع بعد محا کان مبهما. ففیه جهتان: التفریق، و الانکشاف. فلیس معناها البعد المطلق و لا الظهور المطلق، بل بالقید المذکور.۶

تبیین مصدر باب تفعیل از ساختار صرفی «بان، یبیین، تبیین» به معنای آشکارشدن و

1.. و البَوْنة: الفراق (همان، ج۱۳، ص۶۲).

2.. و البَیْنُ: البُعْدُ کالبُونِ. یقالُ: بَیْنَهما بُونٌ بَعیدٌ و بَیْنٌ بَعیدٌ، والواوُ أَفْصَحُ (تاج العروس،‏ ج۱۸، ص۷۷).

3.. و البین: الفرقة، و الاسم: البین أیضاً. و البین: الوصل، قال - عز من قائل-: (لَقَد تَّقَطَّعَ بَینَكُمْ)، أی: وصلکم (العین، ج۸، ص۳۸۰‏)؛‏ البین: الفراق. تقول منه: بان یبین بینا وبینونة. والبین: الوصل وهو من الأضداد (الصحاح، ج۵، ص۸۲)؛ بین: البَیْنُ فی کلام العرب جاء علی وجْهَین: یکون البَینُ الفُرْقةَ، و یکون الوَصْلَ، بانَ یَبِینُ بَیْناً و بَیْنُونةً، و هو من الأَضداد (لسان العرب، ج۱۳، ص۶۲‏؛ تاج العروس،‏ ج۱۸، ص۷۶).

4.. ر.ک:‏ لسان العرب، ج۱۳، ص۶۲ - ۶۳‏؛ تاج العروس،‏ ج۱۸، ص۷۶؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۶۹.

5..‏ همچنین، در بیان چگونگی دلالت ماده این واژه بر معنای انکشاف چنین می‏نویسد: و أمّا البین: فقلنا إنّ هذه المادّة تدلّ علی الانکشاف بواسطة الفرق و الفصل. فالبین مصدر یدلّ علی الانفصال و البعد ثمّ الانکشاف و الوضوح، ثمّ جعل اسما یدلّ علی ما تحصّل من الانفصال، من البعد المتحقّق للشیء. و لمّا کان البعد للشیء غیر محدود و أمرا مبهما، و من شأن هذه المادّة أن تدلّ علی الانکشاف و رفع الإبهام: فیذکر منسوبا إلی شیئین فیدلّ علی البعد الواقع بینهما، فیفهم منه مفهوم التوسّط (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۶۹).

6.. همان، ج۱، ص۳۶۶.

  • نام منبع :
    گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
    سایر پدیدآورندگان :
    علي راد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1564
صفحه از 312
پرینت  ارسال به