شده است؛ زیرا «خارج شدن از تاریکی به سوی نور» برای بیان تأثیر پذیرش ولایت اللّٰه به کار رفته است که امری فرامادی است. پذیرش ولایت امام عادل نیز چنین کارکردی دارد و سبب میشود پیروانش را از تاریکیهای گناه به نور توبه و مغفرت الهی خارج نماید؛ همان طوری که پذیرش ولایت امام جائز فرد را از نور اسلام به سوی ظلمت کفر میراند.۱
علامه طباطبایی یکی از وجه معنایی روایات حمل نور بر آل محمد صلی الله علیه و اله و ظلمات بر دشمنان در این آیه را جری یا بطن آیه دانسته است۲ که با تجرید از خصوصیات و سیاق، مغزای مقصود انتزاع شده و بر یک مفهوم با مصداق تعمیم داده شده است؛ زیرا همان کارکرد نور را - که هدایت و رهایی از تاریکی باشد - پذیرش مرجعیت آل محمد صلی الله علیه و اله داراست و فرد را در فتنهها و تاریکزارهای دنیا به سان نوری درخشان در تاریکی هدایت میکنند.
در نتیجه، از مجموع این روایات، میتوان به توسعهپذیری مصادیق قرآن در بستر زمان پی برد و مانایی و طراوت آن را در هماره تاریخ حس کرد. اگر احادیث جری و تطبیق را از معصومان علیهم السلام در اختیار نداشتیم، شاید به کارگیری این روش و دستیابی به چنین نتایجی در تفسیر آیات غیر مجاز مینمود.۳
شایان ذکر است که هر چند منابع روایی جری و تطبیق از نظر اعتبارسنجی سندی و
1.. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْعَبْدِیِّ، عَنْ عَبْدِ اللَّه بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لأَبِی عَبْدِ اللَّه علیه السلام: إِنِّی أُخَالِطُ النَّاسَ فَیَکْثُرُ عَجَبِی مِنْ أَقْوَامٍ لَا یَتَوَلَّوْنَکُمْ و یَتَوَلَّوْنَ فُلَاناً و فُلَاناً لَهُمْ أَمَانَةٌ و صِدْقٌ و وَفَاءٌ و أَقْوَامٌ یَتَوَلَّوْنَکُمْ لَیْسَ لَهُمْ تِلْکَ الأَمَانَةُ و لَا الْوَفَاءُ و الصِّدْقُ. قَالَ فَاسْتَوَی أَبُو عَبْدِ اللَّه علیه السلام جَالِساً فَأَقْبَلَ عَلَیَّ کَالْغَضْبَانِ ثُمَّ قَالَ: لَا دِینَ لِمَنْ دَانَ اللَّه بِوَلَایَةِ إِمَامٍ جَائِرٍ لَیْسَ مِنَ اللَّه و لَا عَتْبَ عَلَی مَنْ دَانَ بِوَلَایَةِ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّه. قُلْتُ: لَا دِینَ لأُولَئِکَ و لَا عَتْبَ عَلَی هَؤُلَاءِ؟ قَالَ: نَعَمْ لَا دِینَ لأُولَئِکَ و لَا عَتْبَ عَلَی هَؤُلَاءِ، ثُمَّ قَالَ: ألَا تَسْمَعُ لِقَوْلِ اللَّه عز و جل : (ٱللَّهُ وَلِىُّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا یخْرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَاتِ إِلَى ٱلنُّورِ)، یَعْنِی مِنْ ظُلُمَاتِ الذُّنُوبِ إِلَی نُورِ التَّوْبَةِ و الْمَغْفِرَةِ لِوَلَایَتِهِمْ کُلَّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّه و قَالَ: (و الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ)، إِنَّمَا عَنَی بِهَذَا أَنَّهُمْ کَانُوا عَلَی نُورِ الإِسْلَامِ، فَلَمَّا أَنْ تَوَلَّوْا کُلَّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَیْسَ مِنَ اللَّه عز و جل خَرَجُوا بِوَلَایَتِهِمْ إِیَّاه مِنْ نُورِ الإِسْلَامِ إِلَی ظُلُمَاتِ الْکُفْرِ فَأَوْجَبَ اللَّه لَهُمُ النَّارَ مَعَ الْکُفَّارِ فَـ (أُولٰئِكَ أَصْحَابُ ٱلنَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) (الکافی، ج۱، ص۳۷۶).
2.. و فی الکافی عن الصادق علیه السلام: قال: النور آل محمد و الظلمات أعدائهم. أقول: و هو من قبیل الجری أو من باب الباطن أو التأویل (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۴۷).
3.. اعتبار و کارکرد روایات تفسیری، ص۸۰.