أُولٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ ٱللَّاعِنُونَ)،۱ بر عالمان فاسد،۲ غیب در آیه (ٱلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...)۳ به «مَنْ أَقَرَّ بِقِیَامِ الْقَائِمِ أَنَّهُ حَق»،۴ تالیان کتاب در آیه (ٱلَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ ٱلْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ)۵ بر ائمه علیهم السلام۶ و ... اشاره کرد.
شایان ذکر است که این مصادیق با شأن یا سبب نزول این آیات تفاوت دارند؛ هر چند مورد نزول خود مصداقی از مفهوم آیه است، لکن به انطباق مفهوم عام آیه بر این مورد نزول اطلاق جری و تطبیق نمیشود. تأخر زمانی پدیداری مصداق از زمان نزول آیه، عدم نقش علی یا شرطی در نزول آیه... از جمله شرایط مصداق در جری و تطبیق به شمار میآیند و وجه تمایز آن با سبب یا شان نزول آیات هستند.
نکته مهم اینکه بر خلاف نمونههای یاد شده، برخی از آیات قابلیت چنین جریپذیری ندارند و نمیتوان آنها را در موارد مشابه متأخر از نزول جری داد. از این نمونه میتوان به مصداق «انفسنا» در آیه مباهله، «اهل بیت» در آیه تطهیر، «مطهرون» در آیه مس کتاب، «وارثان» در آیه وراثت کتاب ... اشاره کرد. عناوین یاد شده، برابر روایات، اختصاصی معصومان علیهم السلام بوده و قابلیت جریپذیری بر غیر آنان ندارند. دلیل این حصر شرایط ایجابی و سلبی احراز این عناوین است که در غیر اهل بیت علیهم السلام وجود ندارد.
بخش مهمی از فضائل قرآنی اهل بیت علیهم السلام - که از آن به کرائم القرآن نیز یاد میشود - از این نوع به شمار میآیند. برخی از آیات هر چند بر مصادیق اتم جری و تطبیق داده شدهاند، اما انحصار در آن مصداق اتم ندارند؛ همانند جری ظاهر عبارت (قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ) در آیه (قُولُوا ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَ مَا أُنزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ ٱلْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتِىَ مُوسَىٰ وَ عِيسَىٰ وَمَا أُوتِىَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ)۷ به