راحتی او فراهم گردید. ظاهر واقعه نیز تا روشن شدن حقیقت داستان چنین است که بنیامین جام ویژه سلطنتی (سقایه) را برداشته است؛ چون در بارشتر وی آن پیدا شده است؛ ولی حقیقت امر چنین نبوده است.
دو) آیه (ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا ٱلْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ)۱ در اعلام سرقت از سوی یوسف علیه السلام ساکت است و قرینهای در متن آیه وجود ندارد و بلکه این عمل را به یک منادی نسبت داده است. اساساً با منزلت یوسف علیه السلام نیز این اقدام (اعلام سارق بودن کاروان برادرانش) همسویی ندارد. به نظر میآید که مأموران دولتی به طور طبیعی بعد از مفقود شدن ظرف از روی عادت یا عتاب تعبیر (ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا ٱلْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ)۲ را به کار برده باشند؛ زیرا انتقال اموال دولتی، بدون اذن و اطلاع قبلی، سرقت تلقی میشده است؛ هر چند که بعدها کشف شود که قصدی در این عمل نبوده است.
به بیان دیگر، اعلان مذکور جنبه ابتدایی داشته و شاید به نحو استفهامی بوده است؛ البته اگر با سیاق آیه هماهنگ باشد. در نتیجه، اسناد سرقت از سوی منادی، اسناد قضایی و داوری شرعی نبوده است و از روی عادت و به هدف تفتیش کاروان صورت گرفته است.
سه) عبارت (ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا ٱلْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ) در برخی از روایات شیعی چون «...عن أبی عبد الله علیه السلام قال: سألته عن قول اللّٰه عز و جل فی یوسف: (أَيَّتُهَا ٱلْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ)، قال: إنهم سرقوا یوسف من أبیه، ألا ترى أنه قال لهم حین قالوا: ماذا تفقدون؟ قالوا: نفقد صواع الملک، و لم یقولوا سرقتم صواع الملک، إنما عنى إنکم سرقتم یوسف من أبیه»،۳ دو وجهی معنا شده است. وجه ظاهری آن، هر چند در سیاق بخش گم شدن ظرف توزین گندم است، اما وجه فراظاهری آن به سرقت یوسف علیه السلام از یعقوب علیه السلام از سوی برادارن اشاره دارد. به بیان دیگر، برابر روایات مذکور در این آیه نوعی توریه یا ایهام به کار رفته است و مفهوم ظاهری آن مراد گوینده نبوده است. قرینهای که بر توریهای بودن این عبارت در آیه