که اساساً قرآن مؤمن را حی خوانده است.۱ لذا بر پایه برخی از روایات مؤمن در اثر مرگ میرا نمیشود، ولی حیات کافر با مرگ وی بسته میشود و این باور یکی از اعتقادات امامیه بیان شده است۲ که مستند آن بطن آیات مورد بحث است.
این روایات با تجرید مفهوم مادی از حیات آن را به ایمان و عدالت تأویل کردهاند و به عنوان یکی از بطون مقصود آیات بیان کردهاند.۳ از این رو، حیات و موت انحصار در مفهوم مادی و طبیعی آن ندارد و بطن آیات مذکور شامل ایمان و عدالت نیز میشود که سبب حیات معقول و معنوی انسانها و طراوات و پویایی جامعه انسانی است. در روایتی به هدف زدودن حصر مفهوم آیه در ظاهر تصریح شده است که مقصود از «یحیى الأرض بعد موتها» زنده شدن دوباره زمین بعد از بارش باران نیست، بلکه مقصود برانگیخته شدن مردانی صالح از سوی خداوند است که عدل را در زمین اقامه میکنند و به پاس این عدالت زمین حیات دوباره پیدا میکند و اقامه عدالت در زمین همانا از بارش چهل روز باران در زمین نافعتر است۴. همچنین، بر پایه دیدگاه مفسران ظاهر آیه (يُخْرِجُ ٱلْحَىَّ مِنَ ٱلْمَيِّتِ) به حیات یافتگی انسانها و حیوانات از نطفه و پرندگان و خزندگان از تخم اشاره دارد و مرده در ادامه آیه (يُخْرِجُ ٱلْحَىَّ مِنَ ٱلْمَيِّتِ) و آیات دیگر، همان نطفه و تخم جانداران است که فاقد حیات هستند،۵ ولی به قدرت و علم خداوند به موجودی زنده تبدیل میشوند. اما در
1.. و ذَلِکَ قَوْلُه عز و جل : ( لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ ٱلْقَوْلُ عَلَى ٱلْكَافِرِينَ) (الکافی، ج۲، ص۶).
2.. و سئل الحسن بن علی علیهما السلام عن الموت، ما هو؟ فقال: هو التصدیق بما لا یکون. إن أبی حدثنی عن أبیه، عن جده، عن الصادق علیه السلام أنه قال: إن المؤمن إذا مات لم یکن میتا، و إن الکافر هو المیت، إن اللّٰه عز و جل یقول: (يُخْرِجُ ٱلْحَىَّ مِنَ ٱلْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ ٱلْمَيِّتَ مِنَ ٱلْحَىِّ)، یعنی المؤمن من الکافر، و الکافر من المؤمن (الاعتقادات، صدوق، ص۵۷).
3.. أقول: الروایة من أخبار الطینة وسیجئ البحث فیها فیما یناسبه من المحل إن شاء اللّٰه. و تفسیر الحب و النوی بما فیها من المعنی من قبیل الباطن دون الظاهر، و قد وقع هذا المعنی فی روایات أخری غیر هذه الروایة (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۰۸).
4.. فی الکافی: أحمد بن مهران، عن محمد بن علی، عن موسی بن سعدان، عن عبد الرحمان بن الحجاج، عن أبی إبراهیم علیه السلام فی قول اللّٰه عز و جل : (يُحْىِ ٱلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا)، قال: لیس یحییها بالقطر، و لکن یبعث اللّٰه رجالا فیحیون العدل فتحیی الأرض لاحیاء العدل، و لإقامة العدل فیه أنفع فی الأرض من القطر أربعین صباحا.
5.. ثم قال: (يُخْرِجُ ٱلْحَىَّ مِنَ ٱلْمَيِّتِ)، یقول أخرج الناس و الدواب من النطف و هی میتة، و یخرج الطیر کلها من البیضة و هی میتة، ثم قال: (وَمُخْرِجُ ٱلْمَيِّتِ مِنَ ٱلْحَىِّ)، یعنی النطف و البیض من الحی، یعنی الحیوانات کلها (تفسیر مقاتل، ج۱، ص۳۶۱ و ج ۳، ص۸؛ تفسیر القرآن، صنعانی، ج۱، ص۱۱۷).