نَزَلَتْ»،۱ بیان معنای آیه «یعنی» و «عنی بذلک»،۲ استفاده شده است که همگی معنای فراظاهری و فراتنزیلی از آیه را مد نظر دارند و تعابیر نزول آیه یا معنای آیه به مفهوم معنای ظاهری آیات نیست۳ و به هیچ روی، مقصود از این روایات نزول قرآن به این الفاظ و مفاهیم نیست که گفته شود چون ظاهر این مستلزم تحریف قرآن هستند، باید آنها را به دلیل مخالفت با اصول و مبانی کلامی رد نماییم.۴
کاربرد این اسلوبها در بیان معانی تأویلی آیات نشان میدهد که معنای بطنی، مقصود گوینده است که در مقام نزول ملحوظ خداوند بوده است و قصد وی به اراده آنها نیز تعلق گرفته است. از این رو، اعتبار معانی تأویلی و بطنی آیات، همانند اعتبار معانی ظاهری
1.. الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّه علیه السلام فِی قَوْلِ اللَّه عز و جل : (وَ مَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُ)، فِی وَلَایَةِ عَلِیٍّ و وَلَایَةِ الأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِه: (فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا) هَکَذَا نَزَلَتْ (الکافی، ج۱، ص۴۱۴)؛ أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ رحمه الله عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ، عَنْ بَکَّارٍ، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: هَکَذَا نَزَلَتْ هَذِه الآیَةُ: (وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ)، فِی عَلِیٍّ (لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ) (الکافی، ج۱، ص۴۲۴).
2.. ر.ک: الکافی، ج۱، ص۱۴۳، ۲۱۶، ۴۱۶، ۴۲۶.
3.. بیان: یعنی بهذا المعنی نزلت وکذا الکلام فی نظائره (الوافی، ج۳، ص۸۸۵)؛ و علی تقدیر صحة الروایة فلا بد و أن یکون المراد من قوله علیه السلام هکذا نزلت انها نزلت بهذا المعنی لا بهذه الألفاظ، و ان المعنی المراد منها هو ولایة علی و الأئمة من بعده و مع الاعراض عن ذلک فلیس ببعید أن تکون هذه الزیادة فی الآیة من موضوعات علی بن حمزة، أو انه قد اخذها من الکتب التی ألفت فی تفسیر الباطن، ککتابی علی بن حسان، و عبد الرحمن بن کثیر و غیرهما من الغلاة و الإسماعیلیة السبعیة (دراسات فی الحدیث و المحدثین، ص۳۱۴).
4.. ... إنّا قد أوضحنا فیما تقدّم أنّ بعض التنزیل کان من قبیل التفسیر للقرآن، و لیس من القرآن نفسه، فلا بدّ من حمل هذه الروایات علی أنّ ذکر أسماء الأئمة فی التنزیل من هذا القبیل، و إذا لم یتم هذا الحمل فلا بدّ من طرح هذه الروایات، لمخالفتها الکتاب و السنّة و الأدلّة المتقدّمة علی نفی التحریف (التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف، ص۷۸؛ سلامة القرآن من التحریف، ص۵۴ - ۶۰).