این سه نشانه لفظی، خواب یوسف علیه السلام را باید در پرتو مفاهیم سیاسی آنها تبیین نمود. از این رو، پیشفرضهای مفسران در تأویل «یازده ستاره: أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا» به یازده برادر یوسف علیه السلام و «وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» به پدر و مادر ایشان قابل درنگ و مناقشه است؛ زیرا مبنای این تأویل و راز این تطبیق معتبر نبوده و احتمال قویتر از این نیز در نصوص وجود دارد. عموم مفسران امامیه تحت تأثیر روایت ابوجارود از امام باقر علیه السلام۱ و متأثر از اقوال برخی از مفسران تابعان،۲ به این تأویل و تطبیق گرایش پیدا کردند.
طبری در انتساب این قول به ابن عباس تردید داشته و با بیان ضعف اسناد آن با عبارت «من وجه غیر محمود، فکرهت ذکره» با کراهت آن را در آخرین قول به وی نسبت داده است۳ و این نشان میدهد که وی به این رأی اقبال نداشته است. علامه طباطبایی این روایات را به دلیل زنده تصور کردن مادر یوسف علیه السلام تا دوره وزارت وی دچار ضعف دانسته است.۴ به نظر میآید خاستگاه این رأی شماری از مفسران تابعان بوده و پیشینهای از آن در آرای صحابه یافت نشد؛ اما در مقابل، بنا به روایت جابربن عبد اللّٰه انصاری از رسول خدا صلی الله علیه و اله مراد از این سیزده ستاره در خواب کودکی یوسف علیه السلام، ستارگان محیط بر آسمان دنیا است. در این روایات - که در مقام پاسخ به پرسش اسامی این ستارگان از سوی مرد یهودی صادر شده است - رسول خدا با وحی تسدیدی ضمن بر شمردن اسامی آنها بر این نکته تصریح دارند که یوسف علیه السلام آنها را در افق آسمان دید که به سوی او در حالت سجده هستند.۵
در این روایت - که عامه و خاصه به نقل آن پرداختهاند۶ - اشارهای به تأویل پدر و مادر و برادران یوسف علیه السلام نشده است. به نظر میآید ذکر عدد یازده در آیه و تصادف آن با یازده برادر یوسف علیه السلام زمینه این تأویلگرایی را نزد مفسران تابعی فراهم آورده است. جالب اینکه
1.. «تفسیر ابو جارود»، ص۱۲۰.
2.. جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۹۱.
3.. همان.
4.. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۸۵.
5.. تفسیر الصافی، ج۳، ص۵.
6.. الخصال، ص۴۵۴؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۹۱.