151
گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق

بِتَأْوِیلِ)۱ برای بیان حکمت و انگیزه عمل در توجیه اقدامات خضر‏ علیه السلام که مورد پرسش موسی علیه السلام قرار گرفت، در قرآن کریم به کار رفته است.

کاربردهای متعدد تأویل در آیات نشان‏گر این مهم است که تأویل در مواجهه با متن و مواجهه با حوادث خاص چون خواب و اقدامات غیر متعارف امری شایع و شناخته نزد مخاطبان قرآن بوده است. وجه اشتراک این کاربردها نشان‏گر این مهم است که تأویل در کاربرد قرآنی به فهمی ژرف از حقیقت امر، متن و حادثه، اطلاق می‏شود که در نگاه اولیه ظاهر امر چنین دلالتی بر حقیقت نهفته در ورای ظاهر آن ندارد، بلکه با درنگ و تدبر این مهم آشکار می‏شود. از این رو، ‏تأویل را می‏توان فرآیند آشکار نمایی حقیقت پنهان در حادثه یا کلام دانست که بعد از آشکارشدگی جلوه‏های آن در ظاهر هویدا می‏شود.

جهت تبیین بیشتر فرآیند واگویه بودن و آشکارشدگی در تأویل، چه در متن و چه فرامتن، توجه به نمونه‏های قرآنی کاربرد تأویل سودمند است. تأویل خواب یوسف علیه السلام نمونه مناسبی برای تشریح فرآیند تأویل است که ظاهر آن با تأویل باطن خواب یوسف علیه السلام در پیوندی عمیق و دقیق است که فهم آن نیازمند ژرف اندیشی خاص است و در ابتدا خواب یوسف علیه السلام چنین دلالت آشکاری بر حقیقت خود ندارد. بر پایه آیات سوره یوسف علیه السلام در تأویل خواب، الزاماً انطباق صوری مصداق خارجی با واقعه دیده شده در رؤیا شرط نیست، بلکه انطباق معنایی و مفهومی واقعیت خارجی با صورت انتزاعی آن در خواب کافی است. سیره عقلاء در تعبیر رویاهای صادقه بر همین اصل استوار است؛ همان طوری که یوسف علیه السلام خواب

1.. (قَالَ هَـٰذَا فِرَاقُ بَيْنِى وَ بَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا) (سوره کهف، آیه ۷۸)؛ (وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِى ذَٰلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا) (سوره کهف، آیه ۸۲).


گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
150

تجرید ظاهر و تحصیل باطن از لایه‏های الفاظ عبارت ظاهر را به روشنی تبیین نمایند.

هر چند تفسیر در قرآن فقط یک بار به کار رفته است،۱ اما تأویل با ساختارهای متنوعی چون (تَأْوِیلِ ٱلْأَحَادِیثِ)۲ برای کشف حقیقت و واقعیت امر یا حادثه چون خواب یوسف علیه السلام، (أَحْسَنُ تَأْوِیلًا)۳ برای اشاره به مرجعیت تمام عیار وحی در رفع منازعات، (وَ لَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ)۴ با وصف آشکار نشدگی تأویل به عنوان یکی از دلایل تکذیب قرآن۵ بدون درنگ در نظم و برهان قرآن،۶ (سَأُنَبِّئُكَ

1.. (وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ ٱلْقُرْءَانُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ‏فُؤَادَكَ وَ رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاً * وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيرًا) (سوره فرقان، آیه ۳۲ - ۳۳).

2.. (وَ كَذَٰلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ ٱلْأَحَادِيثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلَىٰ ءَالِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَىٰ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ) (سوره یوسف، آیه ۶).

3.. (يَا أَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا أَطِيعُوا ٱللَّهَ وَأَطِيعُوا ٱلرَّسُولَ وَأُولِى ٱلْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِى شَىْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْأَخِرِ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً) (سوره نساء، آیه ۵۹).

4.. (بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ ٱلظَّالِمِينَ) (سوره یونس، آیه ۳۹).

5.. روایت «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیه، عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ، عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ أَبِی یَعْقُوبَ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّه، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّه علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّه خَصَّ عِبَادَه بِآیَتَیْنِ مِنْ کِتَابِه أَنْ لَا یَقُولُوا حَتَّی یَعْلَمُوا و لَا یَرُدُّوا مَا لَمْ یَعْلَمُوا، و قَالَ عز و جل: (أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَـٰقُ ٱلْكِتَابِ أَن لَّايَقُولُوا عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلْحَقَّ)، و قَالَ: (بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ)» (الکافی، ج۱، ص۴۳) دلالت دارد که تأویل در این آیه پیوندی با علم و اگاهی دارد و فقدان آگاهی، نباید دلیل بر رد و انکار قرار بگیرد.

6.. زمخشری مقصود آیه را در نقد و ذم عدم تدبر مخالفان و معارضان قرآن چنین وصف می‏کند: (بَلْ كَذَّبُوا)، بل سارعوا إلی التکذیب بالقرآن و فاجأوه فی بدیهة السماع قبل أن نفقهوه و یعلموا کنه أمره، و قبل أن یتدبروه و یقفوا علی تأویله و معانیه، و ذلک لفرط نفورهم عما یخالف دینهم و شرادهم عن مفارقة دین آبائهم، کالناشئ علی التقلید من الحشویة إذا أحس بکلمة لا توافق ما نشأ علیه و ألفه، و إن کانت أضوأ من الشمس فی ظهور الصحة و بیان الاستقامة أنکرها فی أول وهلة وشمأز أمنها قبل أن یحس إدراکها بحاسة سمعه من غیر فکر أو فساد، لأنه لم یشعر قلبه إلا صحة مذهبه و فساد ما عداه من المذاهب. فإن قلت: ما معنی التوقع فی قوله (وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ)؟ قلت: معناه إنهم کذبوا به علی البدیهة قبل التدبر و معرفة التأویل تقلیدا للآباء، و کذبوه بعد التدبر تمردا وعنادا، فذمهم بالتسرع إلی التکذیب قبل العلم به، وجاء بکلمة التوقع لیؤذن أنهم علموا بعد علو شأنه و إعجازه لما کرر علیهم التحدی و رازوا قواهم فی المعارضة و استیقنوا عجزهم عن مثله فکذبوا به بغیا و حسدا (كَذَٰلِكَ)، أی مثل ذلک التکذیب، (كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ)، یعنی قبل النظر فی معجزات الأنبیاء و قبل تدبرها من غیر إنصاف من أنفسهم، و لکن قلدوا الآباء و عاندوا. و قیل هو فی الذین کذبوا و هم شاکون. و یجوز أن یکون معنی (وَ لَمَّا (( يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ)، و لم یأتهم بعد تأویل ما فیه من الإخبار بالغیوب، أی عاقبته حتی یتبین لهم أهو کذب أم صدق؟ یعنی أنه کتاب معجز من جهتین: من جهة إعجاز نظمه، و من جهة ما فیه من الإخبار بالغیوب فتسرعوا إلی التکذیب به قبل أن ینظروا فی نظمه و بلوغه حد الإعجاز، و قبل أن یخبروا إخباره بالمغیبات و صدقه و کذبه (و منهم من یؤمن به)، یصدق به فی نفسه و یعلم أنه حق، و لکنه یعاند بالتکذیب. و منهم من یشک فیه لا یصدق به أو یکون للاستقبال، أی و منهم من سیؤمن به و منهم من سیصر (وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ)، بالمعاندین أو المصرین (الکشّاف، ج۲، ص۲۳۸).

  • نام منبع :
    گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
    سایر پدیدآورندگان :
    علي راد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1546
صفحه از 312
پرینت  ارسال به