بِتَأْوِیلِ)۱ برای بیان حکمت و انگیزه عمل در توجیه اقدامات خضر علیه السلام که مورد پرسش موسی علیه السلام قرار گرفت، در قرآن کریم به کار رفته است.
کاربردهای متعدد تأویل در آیات نشانگر این مهم است که تأویل در مواجهه با متن و مواجهه با حوادث خاص چون خواب و اقدامات غیر متعارف امری شایع و شناخته نزد مخاطبان قرآن بوده است. وجه اشتراک این کاربردها نشانگر این مهم است که تأویل در کاربرد قرآنی به فهمی ژرف از حقیقت امر، متن و حادثه، اطلاق میشود که در نگاه اولیه ظاهر امر چنین دلالتی بر حقیقت نهفته در ورای ظاهر آن ندارد، بلکه با درنگ و تدبر این مهم آشکار میشود. از این رو، تأویل را میتوان فرآیند آشکار نمایی حقیقت پنهان در حادثه یا کلام دانست که بعد از آشکارشدگی جلوههای آن در ظاهر هویدا میشود.
جهت تبیین بیشتر فرآیند واگویه بودن و آشکارشدگی در تأویل، چه در متن و چه فرامتن، توجه به نمونههای قرآنی کاربرد تأویل سودمند است. تأویل خواب یوسف علیه السلام نمونه مناسبی برای تشریح فرآیند تأویل است که ظاهر آن با تأویل باطن خواب یوسف علیه السلام در پیوندی عمیق و دقیق است که فهم آن نیازمند ژرف اندیشی خاص است و در ابتدا خواب یوسف علیه السلام چنین دلالت آشکاری بر حقیقت خود ندارد. بر پایه آیات سوره یوسف علیه السلام در تأویل خواب، الزاماً انطباق صوری مصداق خارجی با واقعه دیده شده در رؤیا شرط نیست، بلکه انطباق معنایی و مفهومی واقعیت خارجی با صورت انتزاعی آن در خواب کافی است. سیره عقلاء در تعبیر رویاهای صادقه بر همین اصل استوار است؛ همان طوری که یوسف علیه السلام خواب