147
گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق

امامیه نیز آن را اعم از ساخت خانه، خیمه و لباس۱ و حتی عقل سالم۲ نیز تفسیر کرده‏اند، ولی دلیلی برای تعمیم و توجیه سازگاری آن با سیاق آیه ارائه نکرده‏اند. روشن است که کاربرد ستر در مقابل تابش نور خورشید بیشتر‏ با مفهوم خانه سازگاری دارد. تبیین ارائه شده در روایت امام باقر علیه السلام مقبول مفسران تابعی قرار گرفته است و به عنوان دیدگاه تفسیری معیار ارائه شده است و به صراحت از تعبیر «علم‏ المنازل» در تفسیر این بخش از آیه بهره برده‏اند.۳

تجرید معنا

‏پیش‏تر، در فصل دوم از کتاب، در گفتار «فرا زمانی تعالیم» از ویژگی‏های قرآن اشاره شد که جاودانگی و فراتاریخی بودن آموزه‏های قرآنی ریشه در ویژگی بطن‏داری قرآن دارد. از این

1.. و المراد بالستر ما یستتر به من الشمس و هو البناء و اللباس أو خصوص البناء، أی کانوا یعیشون علی الصعید من غیر أن یکون لهم بیوت یأوون إلیها و یستترون بها من الشمس و عراة لا لباس علیهم، و إسناد ذلک إلی اللّٰه سبحانه فی قوله: (لَّمْ نَجْعَل لَّهُم) الخ إشارة إلی أنهم لم یتنبهوا بعد لذلک و لم یتعلموا بناء البیوت و اتخاذ الخیام و نسج الأثواب و خیاطتها (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۶۳).

2.. (وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا) (سوره کهف، آیه ۹۰)، أی لم یکن لهم ساتر من دون الشمس یغطَّیهم، من لباس أو بناء أو عقل سالم ... ثمّ أنّ تلک الحجب، بل و المحجوبیّة غیر مدرکة لهم، کما فی الجهل المرکَّب. فوجود الحجاب مستور لهم بالجهل و بحبّ النفس و الأنانیّة، و هم لا یشعرون. و هذا کمال المحجوبیّة و تمام البعد و الانحراف و الضلال عن الحقّ. و فی نتیجة هذه المحجوبیّة یتحقّق مفهوم الآیة الکریمة: (وَ مَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَن يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ)، و قد جعلوا الحجاب و الستر لأنفسهم و عقولهم عوضا عن التستّر و التحجّب فی الأعمال و التمایلات القبیحة، فهم متستّرون بالثیاب و الأبنیة من جهة الأبدان، و غیر متستّرین بالعقل و الإدراک و البصرة الروحانیّة المتأصّلة فی الإنسان، فهم أولی بتطبیق الآیة: (لَمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا) (التحقیق فی کلمات القرآن،‏‏‏‏ ج۵، ص۴۹ - ۵۰).

3.. (ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا) (سوره کهف، آیه ۸۹)، یعنی علم منازل الأرض و طرقها. (حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ ٱلشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا) (سوره کهف، آیه ۹۰)، یعنی من دون الشمس ستراً کانوا یستقرون فی الأرض فی أسراب من شدة الحر، و کانوا فی مکان لا یستقر علیهم البناء، فإذا زالت الشمس خرجوا إلی معایشهم. ثم قال: (كَذَٰلِكَ)، یعنی هکذا بلغ مطلع الشمس کما بلغ مغربها، ثم استأنف فقال سبحانه: (وَ قَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَيْهِ خُبْرًا) (سوره کهف، آیه ۹۱)، یعنی بما عنده علماً، (ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا) (سوره کهف، آیه ۹۲)، یعنی علم منازل الأرض و طرقها (تفسیر مقاتل، ج۲، ص۳۰۰)؛ عبد الرزاق قال: أنا معمر عن قتادة فی قوله تعالی: (لَمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا)، یقال إنهم الزنج. قال معمر: و قال قتادة بلغنا أنهم کانوا فی مکان لا یثبت علیه بنیان، فکانوا یدخلون فی أسراب لهم إذا طلعت الشمس حتی تزول عنهم ثم یخرجوا إلی معایشهم (تفسیر القرآن، صنعانی، ج۲، ص۴۱۲). و آرای دیگر از سایر مفسران تابعی را ر.ک: (جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج۱۶، ص۱۹ - ۲۰).


گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
146

روایت نخست اشاره دارد و قابل جمع با آن دو است،۱ ولی در روایات معتبر امامیه به آن اشاره نشده است و دیدگاهی است که در نسخه موجود تفسیر القمی به عنوان دیدگاه تفسیری گزارش شده است. پیش‏تر وجه ضعف حمل (فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى ٱلنَّارِ‏) به معنای تعجب را یاد آور شدیم.

ستر خورشید

در آیه (حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ ٱلشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا۲ مقصود از ستر به معنای پوشش یا داشتن خانه مسقف است که مردمان آن دیار (در دیدگاهی قوم زنج)۳ با دانش ساختن خانه‏های سقف‏دار آشنا نبودند. لذا برای آنان در برابر نور خورشید هیچ پوششی نبوده است. این تفسیر از آیه در تفسیر العیاشی به نقل از امام باقر علیه السلام گزارش شده است.۴ البته در برخی از دیدگاه‏ها جمله (لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا) به‏ فقدان آگاهی زنجیان از دانش خیاطی در دوختن لباس نیز تفسیر شده است است که مفسران امامیه، چون شیخ طوسی از آن اعراض کرده‏اند و فقدان خانه را متناسب با سیاق و شرایط محیط زیست زنجیان دانسته‏اند که اساساً فاقد زمینه ساخت مسکن بوده است.۵ برخی از مفسران معاصر

1.. أقول: و الروایات قریبة المعانی، ففی الأولی تفسیر الصبر علی النار بالصبر علی سبب النار، و فی الثانیة تفسیر الصبر علی النار بالجرئة علیها و هی لازمة للصبر، و فی الثالثة تفسیر الصبر علی النار بالعمل بما یعمل به أهل النار و مرجعه إلی معنی الروایة الأولی (المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۴۲۷).

2.. سوره کهف، آیه ۹۰.

3.. حدثنا عبد الرزاق، عن معمر عن قتادة: (تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا)، قال: یقال إنهم الزنج (الجزء الثانی من حدیث یحیی بن معین (الفوائد)، بروایة أبی بکر المروزی، یحیی بن معین، ص۲۲۷).

4.. عن أبی بصیر، عن أبی جعفر فی قول اللّٰه: (لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا * كَذَٰلِكَ)، قال: لم یعلموا صنعة البیوت (تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۵۰).

5.. ثم قال: (ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا * حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ ٱلشَّمْسِ)، أی الموضع الذی تطلع منه مما لیس وراءه أحد من الناس فوجد الشمس (تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا)، ای انه لم یکن بتلک الأرض جبل و لا شجر، و لا بناء، لان أرضهم لم یکن یبنی علیها بناء، فکانوا إذا طلعت الشمس علیهم یغورون فی المیاه و الاسراب، و إذا غربت تصرفوا فی أمورهم - فی قول الحسن و قتادة و ابن جریج - و قال قتادة: هی الزنج (التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۸۸).

  • نام منبع :
    گونه‌شناسی احادیث قرآنی امامیه از نظریه تا تطبیق
    سایر پدیدآورندگان :
    علي راد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1312
صفحه از 312
پرینت  ارسال به