ویژه در تفسیر قرآن است - چنین اشاره شده است:
۰.لَیْسَ شَیْءٌ أَبْعَدَ مِنْ عُقُولِ الرِّجَالِ مِنْ تَفْسِیرِ الْقُرْآنِ. إِنَّ الْآیَةَ یَنْزِلُ أَوَّلُهَا فِی شَیْءٍ (وَ أَوْسَطُهَا فِی شَیْءٍ) وَ آخِرُهَا فِی شَیْءٍ.۱
همین مهم در روایت امام صادق علیه السلام نیز مورد تأکید قرار گرفته است:
۰.یَا جَابِرُ! إِنَّ لِلْقُرْآنِ بَطْناً وَ لِلْبَطْنِ ظَهْراً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَبْعَدَ مِنْ عُقُولِ الرِّجَالِ مِنْهُ إِنَّ الْآیَةَ لَیَنْزِلُ أَوَّلُهَا فِی شَیْءٍ وَ أَوْسَطُهَا فِی شَیْءٍ وَ آخِرُهَا فِی شَیْءٍ، وَ هُوَ کَلَامٌ مُتَصلٌ یُتَصَرَّفُ عَلَى وُجُوهٍ عَلَى وُجُوه.۲
جمله «لیس شىء أبعد من عقول الرّجال من تفسیر القرآن» نشانگر اهمیّت، ظرافت و دقیق بودن شناخت معارف قرآن است که خود در دو ساحت ظاهرى و باطنى تقسیم مىگردد۳ و مراد از دورى عقول رجال از قرآن بیان این نکته است که امکان درک و تعقل معانى آیات قرآن در خور شأن هر کس نیست و به اصطلاح منطقى، منظور اثبات سلب کلى نبوده، بلکه مقصود نفى علم به مجموع قرآن بدون مراجعه به ائمه معصوم علیهم السلام است. بدیهى است شناخت بسیارى از معارف قرآن همچون برخى از بطون تأویلات و تفصیل آیات مربوط به احکام و معاد و قصص و نظایر آنها بدون استمداد و استفاده از بیانات عترت طاهره علیهم السلام امکان پذیر نیست. به هر حال، مقصود، فهم کامل قرآن بدون استمداد از سر چشمه وحى است که در این روایات نفى شده است، نه فهم فی الجمله.۴
احادیث مرتبط
پیشتر در «نظریه معیار» پژوهش در فصل اول اشاره شد که بر پایه تعریف معیار نگارنده،
1.. چیزی دورتر از خردهای مردم از تفسیر قرآن وجود ندارد؛ زیرا آیهای ابتدای آن درباره چیزی، اثنای آن در مورد چیزی و فرجام آن در مورد چیز دیگری نازل شده است (تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۱).
2.. ای جابر، قطعاً برای قرآن باطنی است و برای باطن آن ظاهری است و چیزی دورتر از خردهای مردم از آن نیست؛ زیرا آیهای ابتدای آن در مورد چیزی و میانه آن در مورد چیزی و پایان آن در مورد چیز دیگری است و کلامی است که بر وجوه مختلف معنا میشود (همان).
3.. آسیبشناسی و روششناسی تفسیر معصومان، ج۱، ص۱۴۷.
4.. درسهایی از علوم قرآنی، ج۲، ص۵۰.