أَنَّ ٱلْمَسَاجِدَ لِلَّهِ...) به دلیل هفت عضو از بدن انسان است که هنگام سجده بر روی زمین قرار میگیرند. لذا جمعآوردن المساجد در سوره جن - که مکی است - فقط قابل حمل بر معنای اعضای سبعه از بدن نمازگزار است و غیر این معنا مخالف تاریخمندی نزول قرآن و ادب قرآنی است.
استنطاق
آیه (وَ أَنَّ ٱلْمَسَاجِدَ لِلَّهِ...) بر حصر کارکرد این اعضا برای عبادت خداوند، بهویژه عمل سجده، تأکید دارد؛. حصر از لام اختصاص یا ملکیت در (وَ أَنَّ ٱلْمَسَاجِدَ لِلَّهِ...) به دست میآید که این اعضا نباید به غیر خداوند اختصاص یابد و از جمله حقوق واجب و تشریع شده بر این اعضا در شریعت قرآنی کاربست این اعضا فقط برای انجام سجده مقابل خداوند است که منطوق (فَلَا تَدْعُوا مَعَ ٱللَّهِ أَحَدًا...) با تفسیری که از آن پیشتر بیان شد، بر این مهم دلالت دارد. همان طوری که نباید با این اعضا غیر خداوند را سجده کرد، به همین سان غیر خداوند نیز سهمی در این اعضا ندارند و هماره باید منزلت این اعضا حفظ شوند.
این حصر بدین معناست که اعضای مذکور - که دو کف دست نیز از جمله آنهاست - به دلیل کارکرد آنها در انجام عبادات ضروری است از هر گونه گزند و آسیب در امان بوده و تکریم شوند؛ همان طوری که هنگام مرگ نیز حنوط فقط بر این اعضا قرار داده میشود، اعضای سجده انسان نسبت به دیگر اعضا، نوعی تکریم و برتری خاص دارند و معطر ساختن آنها با کافور نشانه و نمادی است که این میّت اهل سجده و مؤمن به خداوند بوده است. با توجه به سیاق روایت مقصود امام جواد علیه السلام از مساجد در آیه (وَ أَنَّ ٱلْمَسَاجِدَ لِلَّهِ...) معنای اعضای سجدهگزار است که دو کف دست نیز از شمار آنهاست.
امام با مفهوم قرآنی مساجد در آیه (وَ أَنَّ ٱلْمَسَاجِدَ لِلَّهِ...) شمول معنایی ید در آیه (وَٱلسَّارِقُ وَ ٱلسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا...) را به انگشتان منشعب از کف دست تقیید زده و لذا باید دست سارق فقط از ناحیه کف دست، یعنی فقط انگشتان، قطع گردد. به عبارت دیگر، مقصود از ید در آیه (فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا...) به معنای انگشتان چهارگانه منشعب از کف دست به کار رفته است. حکمت و انسجام در تشریعات قرآن از مهمترین مبانی کلامی این تقیید است؛ قرآن در آیه (وَ أَنَّ